رمان ایرانی

وقتی تو آمدی شبیه به آدم‌های بی‌پشت و پناهی بودم که با کوچک‌ترین نسیمی آماده شکستن هستند. اگرچه هیچ‌گاه نخواستی تا سخنی از عشق بر زبان آوری اما یک حس، شاید حسی زنانه به من از نگاه و حمایت‌هایت می‌فهماند که این غرور شاید ناخواسته دیواری است میان قلب و زبان تو. حتی امروز که یک حادثه تو را تا مرز نبودن برده است بیشتر از قبل احساس می‌کنم که پشیمانم. پشیمان از نگفتن پشیمان از قدم نگذاشتن در کوچه‌ای که به عشق منتهی می‌شود و بن‌بستی ندارد.

شادان
9789642919703
۱۳۹۱
۷۳۶ صفحه
۱۶۰۳ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های منیر مهریزی‌مقدم
هم‌راز
هم‌راز زمانی که فرشته وارد زندگی‌مان شد، با خود اندیشیدم که دیوی وارد حریم ما شده، اما با گذشت زمان متوجه آن شدم که فرشته واقعا فرشته است. الان که به گذشته نگاه می‌کنم زندگیم سرتاسر، دستخوش حوادث بوده است. چرا روزگار چنین سر ناسازگاری با من داشته است.
بی‌وفا
بی‌وفا شبیه نسیمی، نه! بادی که از راه می‌رسد، و کنار می‌زند خاکستری را، که پنهان کرده آتش را، از راه رسید... وقتی که زمانش نبود! پایان هر چیز، همیشه خوب تمام نمی‌شود، اما این‌بار شده بود... خیلی هم خوب شده بود. شبه برهم زدن بازی کودکان است، او، با آمدنش جرزنی کرد و درهم ریخت، هرآنچه با نبودنش شکل گرفته ...
غروب دل
غروب دل من هنوز نمی‌دانم که وابستگی آدم‌ها، و حتی دلبستگی‌هایشان به کدامین دلیل شکل می‌گیرد و ریشه می‌دواند. اگر در یک لحظه تمام مناسبات خونی یک نفر زیر سوال برود آیا از دوست داشتن‌های او کاسته می‌گردد؟ این یک دوراهی است و می‌خواهم خود را متقاعد سازم که در احساس من هیچ تغییری رخ نمی‌دهد حتی اگر بدانم که تو دیگر آن ...
بازیگر
بازیگر تصور می‌کنی فقط شیطنت دل بوده است در یک لحظه خیال می‌کنی عشق به سراغت آمده و چاره‌ای نداشته‌ای شاید هم چنین بوده باشد اما ما آدم‌ها فقط تا امروز و اکنون را نگاه می‌کنیم و نمی‌دانیم که لرزش دل تا سال‌های سال و حتی بر زندگی و آینده فرزندان سایه‌ای می‌افکند همیشگی و دامنه‌دار! شاید اکنون که من هیچ ...
شب آفتابی
شب آفتابی اگر چه امروز با روزهایی که من جوان بودم تفاوتی پیدا کرده به اندازه قرن‌ها ولی سرگذشت آدم‌ها و عشق و حتی نفرت‌شان همیشه تکرار مکررات است. این روایت‌ها دیگر مادر و دختر نمی‌شناسد مثل اینکه هر کس آینه دیگری است و هر دختری می‌تواند از فصه ناگفته مادرش بیاموزد. زندگی پر است از نتاقض‌ها و ناشناخته‌ها درست مثل وجود ...
مشاهده تمام رمان های منیر مهریزی‌مقدم
مجموعه‌ها