داستانهای این مجموعه که توسط هیچکاک و نویسندگان مورد حمایت او نوشته شدهاند خواننده را با دنیایی سیاه و دلهرهآور که گاه با طنزی سیاه و مهلک عجین میباشند، آشنا میکند و در بیشتر کشورهای جهان بارها منتشر شدهاند.
هنر قصه
نیافتم! نیافتم! فریاد میزنم دوستانم کجایید؟ من به «آن چیز» نیازمندم. پس، به عیادت کسانی که نمیشناسم میروم. اکنون میتوان به آنچه در گذشته گذشته و آنچه بر زمین از موسیقی در من سیلان دارد سراپا عریان بایستم. نمیهراسم! هراس! تو بعدی از زندگی من بودی که هم اندازه نیاز و کوچکی در دورهای آدم را فتح میکرد. حتی پرتویی ...
تا مرگ ما را از هم جدا کند
مجموعه حاضر که از داستانهای کوتاه پلیسی - جنایی تشکیل شده است، میکوشد آثار روز دنیا در این ژانر را که از ژانرهای همواره محبوب داستان دوستان بوده، به مخاطبان ارائه دهد.
جذابیت و هیجان نهفته در این گونه ادبی و رویارویی خلافکاران زیرک و کارآگاهان کارکشته، خواننده را تا پایان با خود همراه میکند و کوشش برای یافتن پاسخ پرسش ...
الفبای تقلب (مجموعه طنز)
در این کتاب میخوانید:
گوسفندهایی که برای جاسوسی به گرگآباد میروند، جغد فرزانهای که با رهبری غلطش یک گله حیوان را به زیر چرخهای یک تریلی هدایت میکند، نویسندهای که نمیداند چطور از شر جنازه پیرزنی که مدام زنده میشود خلاص شود، ستارهای که بعد از یک آخرالزمان هستهای تنها دغدغه حفظ شهرتش را دارد، دختر زشتی که به یک ...
کلاف سردرگم (گزیدهای از داستانهای امروز)
ناگهان چون پلنگی خشمناک راه افتاد. اتفاقا این آقای معلم لهجه غلیظ شیرازی داشت و اصرار داشت که خیلی خیلی عامیانه صحبت کند. همینطور که پیش میآمد با لهجه خاصش گفت:
‹‹بهبه نرهخر. مثل قوالها صورتک زدی؟ مگه اینجا دسته هفت صندوقی آوردن؟››
مردی پر از ماهی گلی و 8 داستان دیگر
از کدام شهر آمدی؟
مشهد
روی کارت مینویسد: «آهو» و زیر آن امضایی میزند و کارت را به دستم میدهد. اتوبوس منتظر من و دو دختر دیگر است. در صندلی جاگیر میشوم و لبخند میزنم.
دیدی که شد مادر، پیدایش میکنم. با همان یک نشانه.
کاغذی از کیفم بیرون میآورم. از کنار تاخوردگی جملهای پیداست: «... که ضامن شد تا ...