رمان نوجوان

جنگل ابر

نویسنده در تلاش برای یافتن اشکان اربابی، سر از خانه‌ی مخوفی درمی‌آورد که در آن زنی مرموز زندگی می‌کند. زن هر آنچه را که نویسنده مدت‌هاست به دنبال آن بوده، برایش باز می‌گوید، ماجرای غم‌انگیز و هولناکی را که سال‌ها پیش در جنگل ابر رخ داده و هرگز زن را رها نکرده است.

افق
9789643698973
۱۳۹۲
۱۷۶ صفحه
۸۵۵ مشاهده
۰ نقل قول
سیامک گل‌شیری
صفحه نویسنده سیامک گل‌شیری
۲۳ رمان سیامک گلشیری در بیست‌ودوم مردادماه سال ۱۳۴۷ در اصفهان متولد شد. تحصیلاتش را تا سطح کارشناسی ارشد زبان و ادبیات آلمانی ادامه داده. فعالیت ادبی‌اش را به طور جدی از سال ۱۳۷۱ آغاز کرد.
سیامک، پسر احمد گلشیری، مترجم و برادرزاده هوشنگ گلشیری، داستان‌نویس فقید است.
دیگر رمان‌های سیامک گل‌شیری
ملکه مارها و چند داستان دیگر (زیباترین داستان‌های 1001 شب 2)
ملکه مارها و چند داستان دیگر (زیباترین داستان‌های 1001 شب 2) خیلی از بازرگانان در میان جمع خواستند کنیز را بخرند، اما دختر به هیچ‌کدام راضی نشد. دست آخر صاحب کنیز رو کرد به دختر و گفت:«پس خودت یکی را انتخاب کن. به این جمع نگاه کن و خودت یکی را از میان آن‌ها انتخاب کن تا تو را به او بفروشم.» کنیز به دقت به چهره آدم‌هایی که دور تا ...
با لبان بسته
با لبان بسته
من عاشق آدم‌های پولدارم
من عاشق آدم‌های پولدارم
میدان ونک 11 و 5 دقیقه
میدان ونک 11 و 5 دقیقه «یک چیزی توی ذهنم است که رهایم نمی کند، یک چیزی که مثل خوره افتاده به جانم، تصویر محو آدمی که ایستاده کنار خیابانی جایی که معلوم نیست کجاست. گاهی البته یک چیزهایی می بینم، چهره ای که فقط ته ریشش پیداست با کیف سیاهی که گرفته دستش، اما بقیه اش معلوم نیست. می دانم که بالاخره باید یک جوری ...
خفاش شب
خفاش شب راه افتاد طرف عقب ماشین. چشمش به زن لاغراندام افتاد که در طرف خودش را باز کرده بود. شنید که داشتند با هم حرف می‌زدند. در صندوق عقب را باز کرد. کف‌پوش سیاه رنگ را بالا زد. دستش را برد زیر آن و کنار تایر زاپاس را دست کشید. دستش به جسم سردی خورد. انگشت‌ها را خیلی آهسته از تیغه ...
مشاهده تمام رمان های سیامک گل‌شیری
مجموعه‌ها