خانه خاموش
حس عجیبی وجودم را فراگرفت و لرزه بر اندامم انداخت. نکند همه بیخبر و برای همیشه رفتهاند و من در این خانه تک و تنها ماندهام؟ ترسیدم. باز صدا زدم بلکه ترسم را فراموش کنم، اما آن حس عجیب قویتر شد. انگار هیچ موجودی در دنیا نمانده بود، نه انسان، نه پرنده، نه سگی ولگرد و نه حتی جیرجیرکی. ...
خانه سکوت
اورهان پاموک در کتاب خانه سکوت همراه با خانوادهای به دنبال گذشته سرگردانشان پس از 30 سال گذر زمان میپردازد. مادربزرگی که خاطرات 90 سالهی عمرش را آرام آرام مرور میکند.
پدربزرگی که بین طبیعت و نابودی رسالهای را به نگارش در آورده و آشنایانی که در میان سکوت این خانه وجودشان حس میشود را در قالب روایتی جذاب و ...
کتاب سیاه
صبح همان روزی که قرار بود زنش او را ترک کند، در مسیر همیشگی محل کارش روی پلههای شیب باب علی، تا روزنامه جلال اینها را زد زیر بغلش بکهو یاد بچگیهاش افتاد و آن روز گرم تابستانی که با مادر و رویا و مادر رویا روی قایق بودند و توی تنگه بغاز که آن رواننویسش که به رنگ یشم ...
پدرم
آن شب دیر به خانه آمدم. گفتند پدرم مرده است. تصویری به جای مانده از دوران کودکی در برابر چشمهایم ظاهر شد، پدرم با شلوارک و پاهای لاغرش، و این به شکلی دردناک درونم را میخراشید.
ساعت دوی بامدار به خانهاش رفتم تا برای آخرین بار ببینمش. گفتند:«توی اتاق است.» به اتاق رفتم. ساعتها بعد، نزدیک صبح، در مسیر بازگشت، خیابانهای ...
زنی با موهای قرمز
زنی با موهای قرمز رمان جدید اورهان پاموک، نویسنده نامدار ترک و برنده جایزه نوبل ادبیات است. جم پسری جوان و سودایی است که دست تقدیر او را به روستایی در اطراف استانبول میکشاند. او آنجا درگیر ماجرایی عاشقانه میشود که زندگیاش را برای همیشه تغییر میدهد. همزمان داستانهای جذاب دیگری هم روایت میشوند: بار دیگر، رستم و سهراب شاهنامه ...