خانه خاموش
حس عجیبی وجودم را فراگرفت و لرزه بر اندامم انداخت. نکند همه بیخبر و برای همیشه رفتهاند و من در این خانه تک و تنها ماندهام؟ ترسیدم. باز صدا زدم بلکه ترسم را فراموش کنم، اما آن حس عجیب قویتر شد. انگار هیچ موجودی در دنیا نمانده بود، نه انسان، نه پرنده، نه سگی ولگرد و نه حتی جیرجیرکی. ...
کتاب سیاه
صبح همان روزی که قرار بود زنش او را ترک کند، در مسیر همیشگی محل کارش روی پلههای شیب باب علی، تا روزنامه جلال اینها را زد زیر بغلش بکهو یاد بچگیهاش افتاد و آن روز گرم تابستانی که با مادر و رویا و مادر رویا روی قایق بودند و توی تنگه بغاز که آن رواننویسش که به رنگ یشم ...
قلعه سفید
بسیاری از افراد، بر این باورند که زندگی هیچ کسی از پیش تعیین شده نیست و این که در اصل، همه سرگذشتها زنجیرهای از حوادث هستند و حتی آنهایی که تصور میکنند در برههای از زندگیشان به گذشته برمیگردند و آن اتفاقاتی را که به طور تصادفی یک بار برایشان افتاده به خاطر میآورند و ناگزیر درمییابند که بسیاری از ...
داستان افتادن من از داستانم
در دل این کتاب کوچک دو موضوعی نهفته است که همواره از خیالپردازی در مورد آنها لذت بردهام.
یکی چهره اسرارآمیز تاریخ و دیگری خاطرات دوران کودکی و تحصیلم که در رمانها و متون دیگری که نوشتهام، همیشه به این دو موضوع ارجاع دادهام و هربار نیز درهم آمیختگی این موضوعات را در ذهنم حس کردهام. یعنی وجه کودکانه تاریخ در ...
آقای جودت و پسران
اورهان پاموک، برندهی جایزهی نوبل ادبیات، در جودکبیک و پسران تواناییاش در آفرینش رمان کلاسیک را به رخ میکشد. دغدغههای همیشگی نویسنده موضوع برخورد شرق و غرب، سنت و مدرنیته، دموکراسی و پدرسالاری در لابهلای سطور و صفحات این رمان نیز حس میشود. رمان که سرگذشت و ماجراهای سه نسل از خانوادهای اهل استانبول را روایت میکند، با تصویری که ...