بیوگرافی

برف

(-)

در همان لحظه‌ایکه برفمی‌بارد، روزنامه نگاری به شهر دور افتاده فارس در مرز ترکیه پا می‌گذارد. او شهر را مکان آشفته‌ای می‌یابد که خودکشی واگیرداری در میان زنان جوان رواج دارد. شرایط برای پیروزی اسلام گرایان در انتخابات محلی مهیاست. ریاست سازمان امنیت و اطلاعات شرورانه در آن دخالت می‌ورزد. طولی نمی‌کشد که طوفان رو به افزایش برف، رابطه شهر را با جهان خارج قطع می‌کند و صحنه برای کودتای وحشتناک یاس برانگیز آماده می‌شود.

پوینده
9789642950676
۱۳۹۶
۷۴۸ صفحه
۱۲۳ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های اورهان پاموک
قلعه سفید
قلعه سفید زود گرفتند و بردند، مجبورم کردند زانو بزنم. پیش از آن‌که سرم را روی کنده بگذارم، یکی را دیدم که انگار از میان درخت‌ها پرواز می‌کرد و می‌گذشت. حیرت کردم: من بودم، ریشم بلند شده بود و آن‌جا، بی‌آن‌که پاهایم به زمین بخورد، بی‌صدا راه می‌رفتم. خواستم تصویرم را که از میان درخت‌ها می‌گذشت، صدا بزنم؛ صدایم در نیامد، سرم ...
داستان افتادن من از داستانم
داستان افتادن من از داستانم در دل این کتاب کوچک دو موضوعی نهفته است که همواره از خیال‌پردازی در مورد آن‌ها لذت برده‌ام. یکی چهره‌ اسرارآمیز تاریخ و دیگری خاطرات دوران کودکی و تحصیلم که در رمان‌ها و متون دیگری که نوشته‌ام، همیشه به این دو موضوع ارجاع داده‌ام و هربار نیز درهم آمیختگی این موضوعات را در ذهنم حس کرده‌ام. یعنی وجه کودکانه‌ تاریخ در ...
من 1 درختم
من 1 درختم هنگامی که این بخش‌های مستقل را از رمان‌ها و خاطره‌هایم برمی‌گزیدم تا در این کتاب کوچک جای دهم، با یک پرسش اساسی روبرو شدم. یک سوال اساسی که هر خواننده دقیق و هر رمان‌نویس دقیق که درگیر داستان شده است، باید مدام به آن بیندیشد و بپرسد: در اینجا چه کسی حوادث را می‌بیند؟ چه کسی روایت می‌کند؟ این صدایی ...
نام من سرخ
نام من سرخ وقتی به دنیایی که من رنگارنگ‌اش ساخته‌ام، می‌گویم: باش، عالمی از سرخی‌ام،‌ هست می‌شود. هرکه مرا ندیده، انکارم می‌کند اما من همه‌ جا هستم.
مشاهده تمام رمان های اورهان پاموک
مجموعه‌ها