ماجرای رمان «من... مهتاب صبوری» با نگاهی به زندگی واقعی یکی از آشنایان قلمی شده است. میخواستم بگویم دردهای زنان پیرامون ما در چارچوب خانه و آشپزخانه و درگیری با شوهر خلاصه نمیشود... میخواستم بگویم زن جامعه ما منفعل نیست... به قیم و سرپرست و آقابالاسر نیاز ندارد. خودش میتواند نانآور، پویا و کاری باشد. پایش بیفتد حتا همان به «اصطلاح مردهای مدعی» را هم ادب کند. «و سر جایشان بنشاند... بچههایش را در غیاب پدر و همسر از آب و گل درآورد و سر و سامان بدهد... در یک جمله: به پیش زمینههای تثبیت شده مرد محور «نه» بگوید.. همین...