رمان ایرانی

مهر باران

با آرامشی دلچسب سرم را به دسته مبل تکیه دادم و چشمانم را بستم و به این جمله زیبا فکر کردم، آخر همه چیز خوب و زیباست پس اگر چیزی خوب نیست یعنی اینکه... هنوز آخرش نیست.

پرسمان
9786001870729
۱۳۹۲
۴۶۴ صفحه
۳۳۲۷ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده فریده شجاعی
۱۲ رمان Farideh Shojaee
دیگر رمان‌های فریده شجاعی
پدر
پدر چند شب متوالی بود که خواب از چشمانم گریخته بود. بیماری پدرم و خبر بستری شدن پسرم مزید بر علت شده بود. به این فکر می‌کردم چه پدری هستم که نمی‌توانم هر وقت دلم خواست به دیدن بچه‌هایم بروم. چه کسی باورش می‌شد که چنین زندگی را از من دزیده‌ باشند. درد از دست دادن خانه و ماشین آنچنان برایم ...
زندگی یعنی چکیدن
زندگی یعنی چکیدن
شب بی‌ستاره
شب بی‌ستاره نخستین جلسه دادگاه کشنده‌ترین و سخت‌ترین پیش‌آمد برای من بود. مواجه شدن با کیان خیلی برایم سخت بود. وقتی او را دیدم که به ما نزدیک می‌شد بدنم آشکارا به لرزه افتاد طوری که حس کردم نمی‌توانم سرپا بایستم و از حمید که کنارم ایستاده بود خواستم مرا از آنجا خارج کند.
وارث عذاب عشق
وارث عذاب عشق فرشاد به او نگاه کرد. نگاه غزل آتش به جانش می‌زد و دلش را غرق در اندوه می‌کرد. غزل بار دیگر دست‌هایش را جلوی صورتش گرفت و گریست. فرشاد موهای بلند و پریشان او را از چهره‌اش کنار زد و آرام آرام با او صحبت کرد. از غزل علت ناراحتی‌اش را پرسید. غزل همچنان که می‌گریست تمام اتفاقاتی را که ...
مشاهده تمام رمان های فریده شجاعی
مجموعه‌ها