رمان خارجی

شب‌هنگام در شیلی

(Nocturno de chile)

شب‌هنگام در شیلی روایتی است از مرور خاطرات اعتراف گونه‌ی کشیش و شاعری شیلیایی در بستر مرگ. رورتو بولانیو، نویسنده‌ی کتاب، در ذهن قهرمان شکست‌خورده‌ی داستانش، سفری اودیسه‌وار را در دنیای ادبیات جهان می‌آغازد و به بهانه‌‌ی روایت زندگی شاعری جوان، تاریخ ادبیات جهان و شیلی را از آغاز تا دوران دیکتاتوری پینوشه می‌کاود. شب‌هنگام در شیلی نخستین رمانی است که از بولانیو به انگلیسی ترجمه شد و او را در ادبیات جهان شهره کرد.

مروارید
9789641912385
۱۳۹۲
۱۵۲ صفحه
۶۴۴ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
روبرتو بولانیو
صفحه نویسنده روبرتو بولانیو
۱۳ رمان «روبرتو بولانیو» شاعر و نویسنده ی شیلیایی، خود را بیشتر شاعر می دانست؛ اما پس از ازدواج و پدر شدن به این معشوق قدیمی اش خیانت می کند و داستان نویسی را به صورت جدی تری ادامه می دهد. او مثل شخصیت یکی از داستان هایش شروع می کند به فرستادن داستان به مسابقات ادبی؛ و وقتی داستان اش جایزه ای نقدی می برد، تنها عنوانش را عوض می کرد و آن را به مسابقه ی دیگری می فرستاد. شخصیت ...
دیگر رمان‌های روبرتو بولانیو
آخرین غروب‌های زمین
آخرین غروب‌های زمین هیچ نشانه‌ای از پدرش نمی‌بیند و لحظه‌ای او را تصور می‌کند که در آب غوطه‌ور است، یا بدتر از آن، مثل سنگی غرق می‌شود، با چشمانی باز، در گودالی عمیق که بر فراز آن بر سطح آب، در قایقی که چون گهواره‌ای تکان می‌خورد، پسرش دست از خندیدن برداشته و کم‌کم نگران شده است. آن وقت B سر جایش می‌نشیند، ...
شرم نوشتن
شرم نوشتن ... باقی روز را روسلات حس می‌کرد که واقعا نویسنده‌ای آرژانتینی است ـ چیزی که از چند روز پیش یا شاید از چند سال قبل شروع کرده بود به شک در آن... ... زمانی می‌رسد که هیچ پشتیبانی نداری، حتی از طرف دوست‌هایت، مرشدها که هیچ و هیچ‌کس هم نیست کمکت کند، نشر، جایزه‌ها و هدیه‌ها به دیگران ...
موسیو پن
موسیو پن خوابیدم، اگر اسم آن لرزیدن را بشود گذاشت خوابیدن، در هزار تویی با سقفی کوتاه و خاکستری و سفید، هزارتویی که از نظر معماری یادآور کلینیک آرگو بود با آن راهروهای تودرتوش؛ گاهی راهروهای خواب پهن‌تر بودند و تا بی‌نهایت ادامه داشتند و گاهی باریک‌تر بودند، مثل دالان‌هایی در هم پیچیده؛ تکان‌ها و ناله‌هایی که به خاطرشان از خواب می‌پریدم ...
1 رمانک لمپن
1 رمانک لمپن در آن لحظه‌ها، بی‌درنگ به سرم می‌زد پنجره را رها کنم و بدوم دنبال یک آینه تا صورت خود را در آن ببینم، صورتی که می‌دانستم دارد لبخند می‌زند، نیز می‌دانستم که به دلم نخواهد نشست، صورتی که از مرگ پدر و مادرم بیرون می‌جهید، از محله‌ام که در آن همیشه خدا روز بود، از خانه ماچیسته که در آن ...
آنت‌ورپ
آنت‌ورپ آنت‌ورپ آن‌طور که بولانیو خود بارها گفته، تنها رمانی است که از نوشتنش شرمنده نیست، چنان‌که ایگتاسیو اچه‌بریا آن را بیگ بنگ جهان داستانی وی بر می‌شمارد و جاناتان گیبز نیز در تلگراف می‌نویسد، بولانیو در آنت ورپ همچون رمان‌های دیگرش، قواعد رمان را درهم می‌شکند. اما این‌بار به شدت ویرانگر و لجبازانه. آنت‌ورپ رمانی است کوتاه و قطعه قطعه، ...
مشاهده تمام رمان های روبرتو بولانیو
مجموعه‌ها