دستنوشتههایش را برده بود جای خلوت و دنجی زیر درخت کهن بلوط که بنویسد. قلمش روی کاغذ نمیگشت. مغزش کار نمیکرد. چند سطری مینوشت و میماند. جملههایی که روی کاغذ آمده بود روح نداشت از عمق احساسش بیرون نزده بود انشاگونه بود.
۱۹ رمان
جمال میرصادقی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۲ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. فارغ التحصیل دانشکده ادبیات و علوم انسانی از دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی است. جمال میرصادقی مشاغل گوناگونی داشتهاست. کارگری، معلمی، کتابدار دانشسرای تربیت معلم، کارشناس آزمون سازی در سازمان امور اداری و استخدامی کشور و مسوول اسناد قدیمی در سازمان اسناد ملی ایران. در دوره دراز کار نویسندگی، داستانهای کوتاه و بلند بسیار و نه رمان نوشتهاست که برخی از آنها به زبانهای آلمانی ، انگلیسی ...
جهان داستان غرب (20 داستان کوتاه با ترجمه و شرح و تفسیر همراه با واژهنامه اصطلاحات ادبیات داستانی)
جهان داستان (غرب) خصلتها و خصوصیتهای انواع داستان کوتاه را به نمایش میگذارد. هدفم از فراهم آوردن این مجموعه افزودن به آگاهی دوستداران داستانهای غرب است و خدمتی به نویسندگان جهان. این داستانها در ضمن آموزندگی برای هر خواننده جذاب و جالب توجه نیز هستند.
زنان داستاننویس نسل سوم (66 داستان با تفسیر)
در دو کتاب قبلی (جلد اول و دوم کتاب «جهان داستان ایران») به داستان نویسان نسل اول و دوم پرداخته بودم و از هر نویسنده نام آور این دو نسل، داستان کوتاهی برگزیده بودم و تفسیری بر آن نوشته بودم، قاعدتا این دو کتاب باید دنباله ای داشته باشد تا مسیر رشد و تحول داستان نویسی نوین ایران را نشان ...
دختری با ریسمان نقرهای
دندان گرگ
«به تو چه زنیکه من کیم؟ شماره تلفنو بده وگرنه میام در خونهات به زور ازت میگیرم.» من هم خوب جلوش در اومدم و گفتم:«هیچ غلطی نمیتونی بکنی، هر کاری میخوای بکن. منو میترسونی مردیکه.»