رمان نوجوان

قصه‌های سرزمین اشباح 9 (قاتلان سحر)

(The saga of daren shan)

دارن شان شاهزاده اشباح، به خاطر مردمش باید در مبارزه‌ای خونبار شرکت کند. دشمنان اصلی او، شبح‌واره‌ها، با نفرات بیشتر، حیله‌های رذیلانه‌تر و سرکش‌تر از همیشه دست به کار شده‌اند. در این میان، پلیس و مردم وحشتزده نیز او و دوستانش را عامل کشتارهای هولناک شهر می‌دانند. چه چیزی در انتظار آن‌هاست؟ مرگ یا پیروزی؟

سوده کریمی
قدیانی
9789644177859
۱۳۹۰
۲۲۴ صفحه
۱۷۰۲ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دارن شان ۴۶ رمان وی در سه سالگی مدرسه را آغاز کرد، او بسیار نا آرام بود به همین دلیل هیچ مهد کودکی او را قبول نمی‌کرد. در ۶ سالگی با خانواده خود به ایرلند مهاجرت کرد. او پس از گذراندن دوره کالج، دو سال در یک شبکه تلویزیونی به کار پرداخت و پس از آن برای همیشه فقط نوشت. ظهور دارن شان با کتاب Ayuamarca آغاز شد که در سال ۱۹۹۹ به فروش رفت. او در ژانویه ۲۰۰۰ کتابی برای کودکان با نام ...
دیگر رمان‌های دارن شان
دریای خون (حماسه کرپسلی 2)
دریای خون (حماسه کرپسلی 2) لارتن از هیچ چیز مطمئن نبود. اختیارش را به گام‌های خود سپرده بود تا او را به هر سو که می‌خواهند بکشند... ناگهان چادر بزرگ و برافراشته‌ی جادوگر را دید. ایوانا منتظرش بود. او می‌توانست به سردرگمی‌های شبح پایان دهد، می‌توانست او را به جایی برگرداند که به آن تعلق داشت، می‌توانست به او هشدار دهد تا از حادثه‌ای خونبار و ...
قصه‌های سرزمین اشباح (مجموعه دوم)
قصه‌های سرزمین اشباح (مجموعه دوم)
قصه‌های سرزمین اشباح 7 (شکارچیان غروب)
قصه‌های سرزمین اشباح 7 (شکارچیان غروب) دارن شان شاهزاده اشباح، برای انجام ماموریتی کوهستان اشباح را ترک می‌کند که شاید به مرگ او ختم شود. او یکی از برگزیدگانی است که باید به تعقیب ارباب شبح‌واره‌ها برود. اگر او را نابود کند، پیروز است و اگر شکست بخورد، قبیله اشباح را به کام مرگ می‌برد.
قصه‌های سرزمین اشباح 4
قصه‌های سرزمین اشباح 4 دارن شان پسری است که همه گمان می‌کنند مرده است. اما او دستیار شبحی به نام آقای کرپسلی شده است. دارن و آقای کرپسلی راه دشواری را پشت سر می‌گذارند تا خود را به کوهستان اشباح، مقر همه اشباح جهان برسانند. هر کدام از ساکنان این کوهستان چند صد سال زندگی کرده و همیشه درگیر مبارزه‌ای مرگ‌بار بوده‌اند. آنها می‌خواهند ...
قهرمانان دوزخ (نبرد با شیاطین 10)
قهرمانان دوزخ (نبرد با شیاطین 10) گروبز از پیشگویی یونی‌سوان وحشت دارد. کرنل نابینا شده و بک در دست لرد لاس است. هر روز تونل‌های بزرگ‌تری گشوده می‌شود و هیولاها دسته‌دسته از راه می‌رسند. در سراسر دنیا، مردم با هیولاها می‌جنگند، به دست آنها کشته می‌شوند یا از چنگالشان می‌گریزند. ولی این تعقیب و گریز بی‌امان تا کجا ادامه می‌یابد؟ اگر گروبز و کرنل نتوانند ...
مشاهده تمام رمان های دارن شان
مجموعه‌ها