ابایی ندارد کتمان کند که با زنی که ازدواج کرده بود و همسرش به حساب میآمد به هم زده و دیگر از هم جدا شدهاند.مشکلی ندارد که بگوید آدرس خانهاش در چارلو تنلوند عوض شده. حذف نکات گوناگون رزومهاش کار آسانی است...
از متن کتاب
صدای اقتدار (داستانهای مادران و دختران) مجموعه داستان
چرا مادرم اینقدر اسرار داشت ما منزوی زندگی کنیم، هیچکس را نشناسیم، هیچجا نرویم؟ ما مثل آن سهتا میمون بودیم. کور و کر و لال نسبت به دنیا و در خود مغرور و زودرنجمان گیر افتاده بودیم. تنها ارتباط ما با دنیای بیرون، سفر هر ماهه ما به سنت کلاین بود. مادرم خیلی جدی مرا از بین جادههای غبار گرفته ...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
آهای بیرونیها (مجموعه آثار نویسندگان دنیا) نمایشنامه
کتاب حاضر مجموعهای است از هشت نمایشنامه که تصویری کلی از قالب هنری نمایش مدرن به دست میدهد.
نویسندگان این نمایشها نهایت دقت، توان و جدیت خود را در خلق این آثار به کار بستهاند. نمایشنامههایی که خواننده را به مسیری تاریخی در عرصه تئاتر مدرن میبرند: از طبیعتگرایی استریندبرگ تا مکتب روشنفکری پیراندللو؛ از سبک احساسی سارویان تا نمایش ...
آبروی از دست رفته
7 مرگ ماکسیم گورکی
این حس که زندگی من مطابق با هیچ قالب یا نظام اندازهگیری نیست، که یک آن از زندگی من برای خودم بیش از هزاران سال از زندگانی کل انسانها اهمیت دارد، با نوری درخشان مبهوتم کرد، نوری که مدتها در انتظارش بودم، نوری خجسته که روشناییاش تا آخرین روزهای زندگیام ادامه داشت.
اما این نهر طلا از کجا سرچشمه میگرفت؟ باورپذیر ...