خوانندهی جوان و عزیزم، تو باید بدانی که من از سالهای جنگ و اشغال کشورمان نفرتی عمیق دارم؛ زمانهای که به جای کتاب و قلم، تپانچه و نارنجک در دستهامان میچپاند و بهجای اینکه به ما راه زیستن را بیاموزد، امر به مردن میکرد...
قصههای غریب
شبها دیگر چشم روی هم نمیگذاری!
با خواندن قصههای این کتاب که پر است از جن و پری و روح و شبح گرفتار ترس و لرزی میشوی که نگو و نپرس!
داستانهایی از ری بردبری، ترومن کاپوتی، نجیب محفوظ، مارک تواین و...
و موسی گریه کرد ( مجموعه داستان)
پیدا کردن اداره مهاجرین بومی در آن شهر بزرگ برای موسی کار آسانی نبود، ولی سرانجام موفق شد خسته و گرسنه با پاهایی دردناک خود را به آنجا برساند.
وقتی در برابر میز مرد سفیدپوستی که پشت روزنامهای مخفی شده بود ایستاد، قدرت آن را نداشت که حرف بزند. سرانجام مرد سفیدپوست روزنامه را پایین آورد و با نفرت نگاهی به ...
دزد و نگهبان (داستانهای کوتاه جهان 2)
هیچوقت عکسی از پدرم ندیدهام که مربوط به قبل از عضویت او در ارتش باشد. اصلا نمیدانم او در کودکی یا نوجوانی چه شکلی بوده. اگر پدرم مایملکی از والدینش ارث برده بود. اگر یادبود خانوادگی یا یادگاری از ایام جوانیاش داشت، من هرگز آن را ندیدم.
معجزه اشتیاق 1
این دفتر به قصد آن سامان گرفته است که گوشههایی از ادبیات داستانی قرن بیستم کشورهای آلمانی زبان را به خواننده ایرانی عرضه کند. نگارنده این سطور خوب میداند که معرفی سیر و سلوک داستاننویسی در کشورهای آلمانی زبان نه در حد بضاعت اوست، و نه در دفتری با این اندازه شدنی. از این رو اگر این مجموعه بتواند بر ...