رمان خارجی

گزارشی برای 1 آکادمی

(Ein Bericht Fur eine akademie)

کافکا داستان گزارشی برای 1 آکادمی را در سال 1917 میلادی یعنی در واقع 5 سال بعد از انتشار داستان مسخ به رشته تحریر درآورد.در میان منتقدین در این موارد اختلاف نظر به وجود آمد که آیا آنجا یک میمون به انسان تبدیل می‌شود ؟ و آیا پتر قرمزی میمون است یا انسان؟ و یا شاید هم هیچ یک از آنها . . .

اشاره
9789648936698
۱۳۹۳
۹۶ صفحه
۱۲۳۹ مشاهده
۰ نقل قول
فرانتس کافکا
صفحه نویسنده فرانتس کافکا
۴۲ رمان آثار کافکا ـ که با وجود وصیت او مبنی بر نابود کردن همهٔ آنها، اکثراً پس از مرگش منتشر شدند ـ در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار می‌آیند. مشهورترین آثار کافکا داستان کوتاه مسخ (Die Verwandlung) و رمان محاکمه و رمان ناتمام قصر (Das Schloß) هستند. به فضاهای داستانی که موقعیت‌های پیش پا افتاده را به شکلی نامعقول و فراواقع‌گرایانه توصیف می‌کنند ـ فضاهایی که در داستان‌های کافکا زیاد پیش می‌آیند ـ کافکایی می‌گویند. کافکا در یک خانوادهٔ آلمانی‌زبان ...
دیگر رمان‌های فرانتس کافکا
در اردوگاه محکومین (داستان‌های کوتاه به همراه نقد و تفسیر) مجموعه داستان
در اردوگاه محکومین (داستان‌های کوتاه به همراه نقد و تفسیر) مجموعه داستان نویسندگان کمی هستند که برای نخستین بار سبک و فکر و موضوع تازه‌ای را مطرح می‌کنند، به خصوص معنی جدیدی برای زندگی می‌آورند که پیش از آن‌ها وجود نداشته است. کافکا یکی از هنرمندترین نویسندگان این دسته به شمار می‌آید. خواننده‌ای که با دنیای کافکا سرو کار پیدا می‌کند، در حالی که خیره شده، به سویش کشیده می‌شود همین که ...
هنرمند گرسنه
هنرمند گرسنه هراس، تیره بختی است. اما شهامت را نمی‌توان نیکبختی دانست؛ نهراسیدن سعادت است.
دیوار چین و داستان‌های دیگر
دیوار چین و داستان‌های دیگر می‌دانیم که رمان‌های مشهور و بزرگ کافکا مانند قصر ، محاکمه، و امربکا هر سه آکنده از تفکرات، احساسات و معتقدات کافکا است، لکن کافکا غیر از این سه رمان بزرگ، بسیاری قطعات مستعار،‌ داستان‌های کوچک و کلمات قصار دارد که بعضی از آنها تمام مضامین 3 رمان بزرگ، و مغز و لب آنها را در خود نهفته دارد و ...
تنهایی
تنهایی اگر قرار باشد تا ابد زنده بمانم، فردا را چگونه سر کنم؟ کتاب حاضر گزیده‌ای است از جملات فرانتس کافکا، نویسنده معروف کشور چک در دو زبان انگلیسی و فارسی.
مسخ
مسخ یک روز صبح، همین که گره گوار سامسا از خواب آشفته‌ای پرید، در رختخواب خود به حشره‌ای تمام عیار عجیبی تبدل شده بود. به پشت خوابیده و تنش مانند زره سخت شده بود. سرش را که بلند کرد، ملتفت شد که شکم قهوه‌ای مانند دارد که رویش را رگه‌هایی به شکل کمان تقسیم‌بندی کرده است...
مشاهده تمام رمان های فرانتس کافکا
مجموعه‌ها