رمان خارجی

ولاد

(Vlad)

محکوم شد که در اردوگاهی کنار رودخانه تیرناوا زنده‌ به‌گور شود. در امتداد مسیر او را در انظار چرخاندند، در حالی که به باد تحقیر و تمسخر گرفته می‌شد. از میان جماعت جان به دربرده از جنایات بی‌حد و حصرش در حالی عبورش دادند که آن‌ها، وقتی او در غل و زنجیر، ایستاده بر یک گاری و در حالی که به طرف گور می‌رفت جلوشان می‌رسید، رو برمی‌گرداندند و به او پشت می‌کردند. هیچ‌کس نمی‌خواست آماج آخرین نگاه او باشد.

مروارید
9789641912200
۱۳۹۳
۱۱۲ صفحه
۶۱۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های کارلوس فوئنتس
نبرد
نبرد بالتاسار بوستوس، روشنفکر آرژانتینی که خواننده آثار فیلسوفان عصر روشنگری است، برای تحقق بخشیدن به آرمان‌های این فیلسوفان، و به انگیزه عشقی ناممکن و یافتن معشوقی چند چهره و گریزپا، با امواج توفنده انقلاب آزادی‌بخش آمریکای لاتین همراه می‌شود. اما تقابل ناگزیر آن آرمان‌ها با واقعیت‌های این قاره حماسه‌ای را که در تصور این روشنفکر آرمان‌طلب است بدل به ...
پادشاه 1 چشم
پادشاه 1 چشم دوک: من به کسانی رو باور دارم که خودشون به هیچی معتقد نیستن. پوچی ما را به سمت چیزی که مشتاقشون هستیم سوق می‌ده. تنها با افرادی که دنبال کشف هویتم نبودن تونستم مراوده داشته باشم. دوناتا: بهتره بگی دلیل ایجاد چنین ارتباطی از سر ترحم بوده نه نیاز.
گرینگوی پیر
گرینگوی پیر
آواز خنیاگران کور (مجموعه داستان‌های کوتاه)
آواز خنیاگران کور (مجموعه داستان‌های کوتاه) ایزابل خندان: با بازوان گشاده، پیرامون کابین جدید چرخید، سبک، خرسند از موسیقی‌ای که لبانش در سکوت تلاش می‌کرد تکرار کند. پاهایش بی‌جوراب کفپوش را لمس می‌کرد. دستانش گشوده بر پرده‌ها دست می‌کشید. توقف کرده، یک انگشتش را گاز گرفت، لبخند زد و به طرف... آواز خنیاگران کور سفری است سوی سرزمین سراب. نقطه عطفی است بر تقدیر غم‌انگیز و حیرت‌انگیز سراسر ...
مشاهده تمام رمان های کارلوس فوئنتس
مجموعه‌ها