رمان خارجی

گربه مادرم

(En bonne comagnie)

-

ققنوس
9786002784285
۹۶ صفحه
۱۲۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های کارلوس فوئنتس
پادشاه 1 چشم
پادشاه 1 چشم دوک: من به کسانی رو باور دارم که خودشون به هیچی معتقد نیستن. پوچی ما را به سمت چیزی که مشتاقشون هستیم سوق می‌ده. تنها با افرادی که دنبال کشف هویتم نبودن تونستم مراوده داشته باشم. دوناتا: بهتره بگی دلیل ایجاد چنین ارتباطی از سر ترحم بوده نه نیاز.
سر هیدرا
سر هیدرا
ولاد
ولاد محکوم شد که در اردوگاهی کنار رودخانه تیرناوا زنده‌ به‌گور شود. در امتداد مسیر او را در انظار چرخاندند، در حالی که به باد تحقیر و تمسخر گرفته می‌شد. از میان جماعت جان به دربرده از جنایات بی‌حد و حصرش در حالی عبورش دادند که آن‌ها، وقتی او در غل و زنجیر، ایستاده بر یک گاری و در حالی که ...
کنستانسیا
کنستانسیا دختری میان آفتاب‌گردان‌های پژمرده در انتهای تابستان دراز کشیده و نسیم گیسوی سیاهش را به هم می‌ریزد و صدای پدر، عاشق، شوهر، پسر به او می‌گوید این‌جا بمان، از نو زاده شو، ما را بگذار تا بمیریم اما تو باید زنده بمانی کنستانسیا... به نام ما زنده بمانی، مگذار قهر و غلبه تاریخ نابودت کند... ما را با خاطره‌ات حفظ کن... ما را ...
درخت پرتقال
درخت پرتقال کارلوس فوئنتس نویسنده شهیر مکزیکی در کتاب «درخت پرتقال»، نگاه سنتی به تاریخ را به پرسش گرفته و یکی از آزادانه‌ترین آثارش را خلق کرده است. فوئنتس پرتقال را نماد مکزیک و اسپانیا می‌داند. در این اثر همه چیز از ترکیب 2 جنبه متفاوت شکل می‌گیرد، از به هم‌آمیختگی دو فرهنگ، دو ملت، دو خون. او امتزاج عناصر تاریخی و ...
مشاهده تمام رمان های کارلوس فوئنتس
مجموعه‌ها