شویک، نقش اول نمایشنامه حاضر، در اصل قهرمان رمان معروف «ماجراهای سرباز سر به راه، شویک» اثر نویسنده چک، یاروسلاو هاشک است که وقایع آن در جنگ جهانی اول روی میدهد.
۱۸ رمان
برشت سرودن شعرهایش را در ۱۵سالگی و پیش از نمایشنامهنویسی آغاز کرد. نخستین سرودههایش را بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۷ سرود و آنها را در نشریات محلی منتشر کرد. در سال ۱۹۱۸، هنگامی که به خدمت سربازی اعزام شد، افزون بر کار در بیمارستان نظامی پشت جبهه، سرودههایش را همراه با نواختن گیتار برای سربازان میخواند و آنها را مجذوب نوای گرم و سرود دلنشین خود میکرد.
شعرهای نمایشی برشت را از مهمترین آثار او دانستهاند. اینها شعرهایی هستند که به ...
آدم آدم است بچه فیل استنطاق لوکولوس
برتولت برشت استاد دیالکتیک بود. در کنار نظریه وحدت تضادهها، دگرگونی مداوم در تفکر دیالکتیکی بیش از همه به نظر او ثمر بخش میرسید، تا بدان درجه اصطلاح تئاتر حماسی را که در گذشته انتخاب کرده بود، در سالهای آخر عمر چنانکه از یادداشتی که بر ((دیالکتیک در تئاتر)) نوشته است بر میآید زیاد از حد متوجه شکل ظاهری تئاتر ...
بعل صدای طبل در شب در جنگل شهر
این کتاب، ترجمهی سه نمایش نامه از "برتولت برشت" (نویسنده و شاعر آلمانی، 1898 - 1956) است که عبارتاند از: "بعل"، "صدای طبل در شب" و "در جنگل شهر". بعل، سرگذشت شاعر جوانی است با زندگیای بیبند و بار، تا از فنا شدن استعدادش در تار و پود جامعهی سرمایهداری جلوگیری کند. "صدای طبل در شب"، ماجرای غمانگیز سربازی است ...
ارباب پونتیلا و بردهاش ماتی
بزرگترین بدبختی آدمی این است که در برابر ستم، جرات طغیان را از دست بدهد.
جان کلام زندگی اینجاست که طغیان بر صد بیدادگری دوام یابد.
لحظهای که انسان ستم را به آسانی تحمل کند، شومترین دوره حیاتش آغاز میگردد.
رمان دوپولی
رمان دوپولی اثر برتولت برشت، برگرفته از اپرای دوپولی است، زمان داستان حدود سال 1900 است که انگلستان درگیر جنگ با بوئرهاست و جنگ دیگری هم به خاطر کسب سود بیشتر در داخل برپاست و در این جنگها جان صدها سرباز که سوار بر کشتیهای فرسوده عازم جبهه میشوند و قبل از رسیدن به مقصد طعمه امواج دریا میگردند، مطرح ...
داستانهای آقای کوینر
استاد فلسفهای نزد آقای کوینر آمد و از دانایی خود تعریف کرد. آقای کوینر پس از کمی مکث گفت: «تو همه چیزت باعث زحمت است: نشستنت، حرف زدنت و فکر کردنت.»
استاد فلسفه عصبانی شد و گفت:
«درباره خودم نمیخواستم چیزی بدانم بلکه درباره محتوای آنچه که گفتم.»
آقای کوینر گفت: «حرفات محتوایی نداشت. تو را میبینم که کورمال راه میروی ولی آنگونه ...