نمایش‌نامه

ستون‌های جامعه (نمایش‌نامه در 4 پرده)

(Pillors of society)

فردا
9789646328914
۱۳۸۳
۱۹۶ صفحه
۴۶۳ مشاهده
۰ نقل قول
هنریک ایبسن
صفحه نویسنده هنریک ایبسن
۲۶ رمان Henrik Johan Ibsen was a major Norwegian playwright largely responsible for the rise of modern realistic drama. He is often referred to as the "father of modern drama." Ibsen is held to be the greatest of Norwegian authors and one of the most important playwrights of all time, celebrated as a national symbol by Norwegians.

His plays were considered scandalous to many of his era, when Victorian values of family life and propriety largely held sway in Europe and any challenge ...
دیگر رمان‌های هنریک ایبسن
5 نمایش‌نامه از هنریک ایبسن (خانه عروسک اشباح رسمرس هلم هدا گابلر استاد معمار) نمایش‌نامه
5 نمایش‌نامه از هنریک ایبسن (خانه عروسک اشباح رسمرس هلم هدا گابلر استاد معمار) نمایش‌نامه کروگستاد: خوب، حالا بفرمایید ببینم، شما تاریخ دقیق فوت پدرتان را یادتان هست؟ منظورم به روز و به ماه است. نورا: پدرم 29 سپتامبر فوت کرد. کروگستاد: دقیقا! من در این خصوص تحقیق کرده‌ام؛ بعد از تحقیق، به نکته غریبی برخوردم. (کاغذی از جیب درمی‌آورد.) نکته‌یی که اصلا و ابدا قابل توجیه نیست. نورا: چه نکته‌یی؟ کروگستاد: نکته عجیب این ...
خانه عروسک و اشباح
خانه عروسک و اشباح در این نمایش‌نامه که ایبسن آن را در سال 1879 نوشته است ‹‹نورا›› زن جوان زنده‌دل و پر نشاطی است که برای نجات شوهر خود ‹‹هلمر›› از یک بیماری سخت و خطرناک، و تحصیل مخارج مداوای او، پنهانی از شوهر، امضای پدر خود را برای گرفتن وامی جعل می‌کند. اگر پدرش ناگهان نمرده بود مسلما حاجت او را بر می‌آورد ...
عروسک‌خانه
عروسک‌خانه در این نمایش‌نامه که ایبسن آن را در سال 1879 نوشته است ‹‹نورا›› زن جوان زنده‌دل و پر نشاطی است که برای نجات شوهر خود ‹‹هلمر›› از یک بیماری سخت و خطرناک، و تحصیل مخارج مداوای او، پنهانی از شوهر، امضای پدر خود را برای گرفتن وامی جعل می‌کند. اگر پدرش ناگهان نمرده بود مسلما حاجت او را بر می‌آورد ...
4 نمایش‌نامه از هنریک ایبسن (ستون‌های جامعه دشمن مردم مرغابی وحشی گابری‌یل بورکمن) نمایش‌نامه
4 نمایش‌نامه از هنریک ایبسن (ستون‌های جامعه دشمن مردم مرغابی وحشی گابری‌یل بورکمن) نمایش‌نامه آونه: سلام، قربان. برنیک: سلام. لابد خودات می‌دانی چیکارات دارم. آونه: والا، دیروز منشی‌تان یک چیزهایی گفتند... برنیک: من از این وضع اصلا راضی نیستم، آونه. این چه طرز کار کردن است؟ شما «نخل» را باید خیلی وقت پیش راه می‌انداختید. ویگه لاند امان مرا بریده، پدرام را درآورده بس که هر روز غر زده! من هم باید بتوانم جواب ...
مشاهده تمام رمان های هنریک ایبسن
مجموعه‌ها