۳۰ رمان
اکبر رادی (۱۰ مهر ۱۳۱۸ - ۵ دی ۱۳۸۶) نمایشنامهنویس معاصر ایرانی بود.
اکبر رادی در شهر رشت زاده شد. او در ده سالگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. رادی که دانش آموخته رشته علوم اجتماعی از دانشگاه تهران بود، تحصیل در دوره کارشناسی ارشد این رشته را نیمه کاره گذاشت و پس از طی دوره تربیت معلم، به شغل معلمی روی آورد.
روی صحنه آبی 2 نمایشنامه (دوره آثار)
اکنون در این طلوع قرن سوال تو این است: آیا صحنههای بزرگ را با چنین جثههای اندک میتوان نوشت؟ آری، میتوان نوشت. که از قضا آثار بزرگ را همیشه با کلمات کوچک نوشتهاند. به شرط این که تو یک تار ابریشم آبی میان حنجره داشته باشی و یک غریزه زلال که از ذهن عصر عبور کرده است آنگاه نغمهای در ...
ملودی شهر بارانی
در روشنایی کدر نیمهشب طرح مات هیکل مهیار دیده میشود که با یک چراغ نفتی پایه فیروزهای پشت به ما و رو به عکس صادقخان آهنگ ایستاده است. یک شعاع نورانی آهسته روی قاب عکس میافتد. آهنگ از توی عینک نگاهی به مهیار میکند و لبخند خفیفی روی لبش نقش میبندد.
شب بهخیر جناب کنت و کاکتوس
کسی که در نبش یک کوچه سنگفرش بارانی و آهنگ دور مهآلود آهسته قد کشیده، آنکه در اولین ملاقات با دین و آیین زنی را دیده است تمام در قامت آبی که محتشمانه ایستاده، آش را در دیگ بزرگ هیاتی چمچه میزد و میگفت دور دیگ گلاب بپاشند و خلوت کنند تا بانوی سیاهپوش نیمهشب بیاید و روی آش پنجه ...