نمایش‌نامه

ملودی شهر بارانی

در روشنایی کدر نیمه‌شب طرح مات هیکل مهیار دیده می‌شود که با یک چراغ نفتی پایه فیروزه‌ای پشت به ما و رو به عکس صادق‌خان آهنگ ایستاده است. یک شعاع نورانی آهسته روی قاب عکس می‌افتد. آهنگ از توی عینک نگاهی به مهیار می‌کند و لبخند خفیفی روی لبش نقش می‌بندد.

قطره
9789643419080
۱۳۹۳
۱۲۰ صفحه
۲۱۸۰ مشاهده
۰ نقل قول
اکبر رادی
صفحه نویسنده اکبر رادی
۳۰ رمان اکبر رادی (۱۰ مهر ۱۳۱۸ - ۵ دی ۱۳۸۶) نمایش‌نامه‌نویس معاصر ایرانی بود.

اکبر رادی در شهر رشت زاده شد. او در ده سالگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. رادی که دانش آموخته رشته علوم اجتماعی از دانشگاه تهران بود، تحصیل در دوره کارشناسی ارشد این رشته را نیمه کاره گذاشت و پس از طی دوره تربیت معلم، به شغل معلمی روی آورد.
دیگر رمان‌های اکبر رادی
پایین گذر سقاخانه
پایین گذر سقاخانه
میان در و چند داستان دیگر
میان در و چند داستان دیگر من ده شاهی بهش دادم. اشکش را پاک کردم و گفتم:«تو هم یه روز مثل بابای منوچ دکتر می‌شی. اون‌وقت بچه‌هات نون و مربا و کره می‌خورن. اما مثل بابای منوچ دل‌سنگ و بی‌عاطفه نباش بابا جون!»
از پشت شیشه‌ها
از پشت شیشه‌ها اتاقی است خاکستری. دری سمت چپ، دری سمت راست، پنجره‌ای روبه‌رو. جلوی پنجره پرده خاکستری رنگی افتاده است. دو سه تابلو، یک گرام، یک کوزه عتیقه و یک کتابخانه کوچک تزیینات اتاق را تشکیل می‌دهند. وسط، یک میز بزرگ کشودار، و سه طرف آن سه صندلی دیده می‌شود... نور باید به گونه‌ای تنظیم شود که حرکت زمان را ثبت کند، ...
افول
افول
مشاهده تمام رمان های اکبر رادی
مجموعه‌ها