نمایش‌نامه

در اعماق اجتماع

(Na dne)

نمایش‌نامه در اعماق، نه بر اساس پرداخت جزءپردازانه گورکی بلکه با توجه به کلیاتی که از زندگی افراد پست و فرومایه اجتماع ترسیم کرده شهرت و اعتبار یافته است. آن‌چه این نمایشنامه را بیش از هر چیز دیگری حائز اهمیت می‌کند، توصیف دقیق گورکی از راز و نیازها، امید و آرزوها، شیوه زندگی و خشم و یاس آدم‌های اعماق اجتماع است، که هم‌چون افرادی که در سطح اجتماع زندگی می‌کنند از این‌که رؤیاهایشان به واقعیت می‌پیوندد یا نه، در تردید و تزلزل‌اند.

قطره
9789643414047
۱۳۸۳
۱۶۰ صفحه
۲۳۳۸ مشاهده
۰ نقل قول
ماکسیم گورکی
صفحه نویسنده ماکسیم گورکی
۱۶ رمان آلکسی ماکسیموویچ پِشکوف (به روسی: Алексей Максимович Пешков) که بیشتر با نام ماکسیم گورکی (به روسی: Максим Горький) شناخته می‌شود (۲۸ مارس ۱۸۶۸ - ۱۸ ژوئن ۱۹۳۶)، داستان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و مقاله‌نویس انقلابی روس و از بنیان‌گذاران سبک رئالیسم سوسیالیستی بود. از آثار او می‌توان نمایشنامهٔ چهار پرده‌ای در اعماق، رمان مادر (که معروف‌ترین اثر او نیز هست)، آدم بیکاره، ارباب، آرتامانوف‌ها (که در ایران به نام تجارت آرتامانوف معروف است) و استادان زندگی را ذکر کرد. گرچه او را بیش‌تر به ...
دیگر رمان‌های ماکسیم گورکی
3 رفیق
3 رفیق یکی دو سال پس از مرگ پدر ازدواج کرد. و چون در ده زادبومیش همه می‌دانستند که حاصل رنج سی ساله پدر را به باد داده است و لذا کسی دختر به او نمی‌داد، از دهی دوردست یتیم دختری را به زنی گرفت و برای تامین مخارج عروسی، کندو خانه پدر را فروخت. برادرش، ترنتی، که جوانی کوژپشت و ضعیف ...
دانشکده‌های من
دانشکده‌های من در این کتاب ماکسیم گورکی جوانی خود را با ساده‌ترین زبانی شرح می‌دهد. جنبه فکری این کتاب بر جنبه داستانی آن می‌چربد. مسائل ضروری اجتماعی و فلسفی مورد بحث قرار می‌گیرد. افکار گوناگونی تجلی کرده و مورد تحلیل واقع می‌شود.
فروافتادگان و ارباب (مجموعه 4 داستان)
فروافتادگان و ارباب (مجموعه 4 داستان) تقریبا هر روز پنج‌شنبه پیش از نماز بعدازظهر در 1 خانه کهنه و کثیف که از آن پتونیکو دکان‌دار بود فریادهای خشمگین زنی از 2 پنجره زیرزمینی وارد حیاط تنگی می‌شد که هر نوع خرده‌ریزی را در آن‌جا انبار کرده بودند و در آن‌جا مستراح‌های چوبی‌ای قرار داشت که از بس کهنه بود دیگر سر پا نمی‌ایستاد.
خداوندان زندگی
خداوندان زندگی چهره آدم‌ها حالت آرامشی بی جان به خود گرفته است. شاید در میان این آدم‌ها یک نفر هم پیدا نشود که از بدبختی‌های خود آگاه باشد و بداند که برده و اسیر این زندگی و لقمه‌ای در دهان دیو شهر است. آدم‌ها در این خودبینی قابل ترحمشان خود را ارباب سرنوشت خویش می‌پندارند. آگاهی از رهایی و استقلال خویش که ...
مادر
مادر هر روز در دود و بوی روغن آکنده در فضای شهرک کارگری، سوت کارخانه می‌‌غرید و می‌لرزید، و آدم‌هایی اخمو با عضلاتی هنوز خسته، هم‌چون سوسک‌های وحشت‌زده، به شتاب از کلبه‌های کوچک خاکی رنگ بیرون می‌پریدند...
مشاهده تمام رمان های ماکسیم گورکی
مجموعه‌ها