هوا مهتابه، من گرممه، ولی دارم میلرزم! ننه میگفت: ((رفتی تو حوض، چاییدی تب کردی.)) آدم تب کنه مگه سرش میچرخه؟ ننه، آدم تب کنه سرش میچرخه؟... اتاق میچرخه، آینه میچرخه، حیاط میچرخه، حوض میچرخه، مهتاب می چرخه، چرخ فلک... چرخ فلک میچرخه... میچرخه، یکی داره میچرخوندش، یکی داره همه چیز رو می چرخونه... آهای، چرخ فلکی! منم میخوام بچرخم...