نمایشنامه من آنجا نیستم با نگاهی به مفهوم نظریه جهانهای موازی نوشته شده است. طبق این نظریه جهانهای زیادی وجود دارند که کنار هم به طور موازی حرکت میکنند.
کارما
حافظ.
چرا گریه میکنی؟
آرسا.
من گریه نمیکنم.
حافظ.
پس اینا چیه؟ اشک نیست؟
آرسا.
شاید بارونه، نمیدونم از کجا اومده.
کافکا (با نگاهی به زندگی و آثار فرانتس کافکا به ویژه رمان مسخاش) نمایشنامه
این نمایشنامه اقتباس از زندگی و آثار فرانتس کافکا با تاکید روی رمان مسخاش میباشد.
فرانتس کافکا: خاطرات خوش اگر با غم عجین باشد طعم بهتری دارد، من در واقع غمگین نیستم بل جویای لذتم. ادبیات بستر مناسبی برای اندوهبازی است.
ماکس برود: من تو را میشناسم فرانتس. بیش از زندگی به نابودی و ویرانی خودت علاقهمندی.
فرانتس کافکا: آدم سرازیریها ...
زمستان در آتش (خوانشی از داستان سودابه و سیاوش) نمایشنامه
صحنههایی از زندگی پدرم
سمانه: تو یادت میره اما من هیچوقت روز عروسی مونو یادم نمیره، برات پیرهن خریدم.
جمال: چرا تو انقدر کم عقلی آخه زن؟ چرا پولا رو ریختی دور؟ به نظرت من ارزشی دارم که پول بالام خرج کنید؟
سمانه: چرا اینطوری حرف میزنی جمال جان؟
جمال: چینی بندزده چه ارزش داره؟ پالون ترمه خرو عوض نمیکنه. من شدم مثل همین ماشین قراضهم که ...