رمان ایرانی

ایستادن روبه‌روی عقربه‌های کج

نمی‌دانم چرا هر وقت سرم را می‌گیرم زیر دوش آب یاد پدر می‌افتم که شیر آب داغ را باز می‌کرد و به زور نگه‌ام می‌داشت زیر دوش آب داغ حمام عمومی، گردنم را محکم می‌گرفت و اجازه نمی‌داد تکان بخورم، نگه‌ام می‌داشت زیر ریزش آب داغ، می‌سوختم، و جرات نداشتم حرفی بزنم، تا چند روز تمام تنم می‌سوخت، هر وقت اعصابش از زندگی به‌هم می‌ریخت یا هر مشکلی برایش پیش می‌آمد می‌گفت وسایل حمام را آماده کنیم برویم حمام، حتی اگر روزی دوبار می‌شد. نمی‌دانم چرا هر وقت سرم را می‌گیرم زیر دوش آب داغ یاد پدرم می‌افتم، یاد آب داغ، یاد فشار دست‌هایش دور گردنم، یاد گریه‌هایش وقتی گردن من را با فشار زیر آب داغ نگه می‌داشت، یاد خودم که مجبور بودم طاقت بیاورم.

مروارید
9789641913757
۱۳۹۴
۱۲۰ صفحه
۲۶۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مهدی میرباقری
کارما
کارما حافظ. چرا گریه می‌کنی؟ آرسا. من گریه نمی‌کنم. حافظ. پس اینا چیه؟ اشک نیست؟ آرسا. شاید بارونه، نمی‌دونم از کجا اومده.
و اعتراف‌ها و دروغ‌ها
و اعتراف‌ها و دروغ‌ها من همیشه توی همه این سی ‌و چند سال دلهره داشتم و مضطرب بودم همش قرص ضد اضطراب می‌خوردم، همیشه فکر می‌کردم زندگی من یه خوابه که یه جایی باید بیدار شم و واقعیت رو ببینم، فکر می‌کردم همه این خوشبختی خوابه، همیشه در اوج خوشی می‌ترسیدم. فکر می‌کردم اینا همه دروغه فکر کردم همه این خوشی و خوشحالی دروغه، ...
من آن‌جا نیستم
من آن‌جا نیستم نمایش‌نامه من آن‌جا نیستم با نگاهی به مفهوم نظریه جهان‌های موازی نوشته شده است. طبق این نظریه جهان‌های زیادی وجود دارند که کنار هم به طور موازی حرکت می‌کنند.
نهنگ تنها
نهنگ تنها رها: چرا به پیمان نمی‌گی؟ تمنا: اون می‌دونه خیلی وقته می‌دونه، اما نمی‌خواد قبول کنه. قبول نکرده. رها: الان چه تصمیمی گرفتی؟ هامون: از تو جدا شم. با خونواده اولم زندگی کنم. رها: به من فکر نکردی؟ تمنا: جای من بودی چی‌کار می کردی رها؟ رها: پس زندگی من چی؟ ده سال زندگی من. پیمان: تو زندگی منو خراب کردی ...
مشاهده تمام رمان های مهدی میرباقری
مجموعه‌ها