نمایش‌نامه

پروانه و یوغ

ونسان: دیوارها بلندن، سرد و بلند. آسمون پیدا نیست. مردها روی سنگ‌فرش‌ها راه می‌رن. توی یه دایره راه می‌رن. زمینو نگاه می‌کنن. حرف نمی‌زنن. گوش می‌دن به صدای کفش‌ها که روی زمین کشیده می‌شه. من اون‌جام. میون اون مردها. توی دایره راه می‌رم. زمینو نگاه می‌کنم. حرف نمی‌زنم. گوش می‌دم به صدای کفش‌ها که روی زمین کشیده می‌شه. آسمونو نگاه می‌کنم. آسمون پیدا نیست. هیچ‌چی پیدا نیست.

نی
9789641850953
۱۳۹۲
۵۶ صفحه
۶۳۱ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده محمد چرم‌شیر
۱۸ رمان محمد چرم‌شیر (زاده ۱۳۳۹ تهران) نمایشنامه‌نویس و مدرس تئاتر است.
او دانش‌آموخته رشتهٔ ادبیات نمایشی در سال ۱۳۶۶ از دانشگاه تهران است.
محمد چرمشیر بیش از صد نمایشنامه نوشته است. وی پنجاه و چهار نمایشنامهٔ چاپ شده داردو نمایشنامه هایش به زبان‌های انگلیسی آلمانی و فرانسوی ترجمه و در کشورهای ایران، آلمان، انگلستان، فرانسه، ایتالیا و آمریکا اجرا شده اند.
دیگر رمان‌های محمد چرم‌شیر
آمدیم نبودید رفتیم (دی وی دی نمایش‌نامه)
آمدیم نبودید رفتیم (دی وی دی نمایش‌نامه) نویسنده: محمد چرم‌شیر کارگردان: رضا حداد دراماتور: آتیلا پستیانی بازیگران: سیامک انصاری، برزو ارجمند، نیما انصافیان، رضا بهبودی، خسرو پسیانی، پانته‌‌آ پناهی‌ها ، هانیه توسلی، امیر جنانی، بابک حمیدیان، یاسر خاسب، لیلی رشیدی، نگار عابدی، داریون فائزی، شبنم فرشادجو، نازگل نادریان موسیقی: روزبه بمانی، آنکیدو دارش، همایون نصیری مجری طرح: کیومرث مرادی طراح لباس: گلناز گلشن مدیر تولید: حسن حسینی طرح جلد: روهینا
تیستو (2 نمایش‌نامه)
تیستو (2 نمایش‌نامه) خاک: این پسره دیگه کیه؟ گلدان اول: پسر صاحاب باغه انگاری. خاک: پس اومده این‌جا چیکار؟ گلدان دوم: حتما اومده گل‌ها رو تماشا کنه. خاک: بهش نمی‌آد این کاره باشه. بیش‌تر بهش می‌آد اومده باشه یه بلایی سر گل‌ها بیاره. گلدان دوم: به قیافه‌ش نمی‌آد بدجنس باشه. گلدان سوم: مگه به قیافه‌ست؟ گلدان اول: این حرف‌ها نیست، فرستاده‌نش این‌جا درس ...
همه چیز می‌گذرد تو نمی‌گذری
همه چیز می‌گذرد تو نمی‌گذری سوار یه اسبم. پشت و رو. پشتم به کله اسب، صورتم سمت ماتحتش. اسبه میخکوبه سر جاش، شاد و شنگول سوت می‌زنه و یه پاش رو گرفته هوا. پیشاب می‌ریزه پای یه گل نسترن. از کاری که می‌کنه کیفوره. واق‌واق می‌کنه. خرناس می‌کشه. یه تیکه از شعر «ویلیام بلیک» رو می‌خونه: «ای سرخ گل، تو بیماری آن کرم نامرئی که ...
حقایقی درباره 1 ماهی مرده و آسمان روزهای برفی
حقایقی درباره 1 ماهی مرده و آسمان روزهای برفی یه ماهی بالغ. زیادی بالغ. آبشش‌های کلفت و کبودش می‌گن همین روزها وقت مردنش بوده... مردن پر راز و رمزی دارن ماهی‌ها. وقت مردن می‌رن کف آب. وقتی هم مردن، می‌آن روی آب. بعد دیگه یا ماهی‌ریزه‌ها می‌‌آن سراغشون یا مرغ‌های ماهی‌خوار. واین یعنی دیگه همه چی تموم. فراموشی. انگار که اصلا ماهی‌ای تو این دنیا نبوده. درست مثل وقتی ...
مشاهده تمام رمان های محمد چرم‌شیر
مجموعه‌ها