نمایش‌نامه

دیوبندان و 2 نمایش‌نامه دیگر

پدر: نگریستم. اسبی در آتش می‌سوخت. ترسیدم. روی به سوی دیگر کردم. باز اسبی دیدم که در آتش می‌سوخت. هول‌زده روی به سوی دیگر کردم. باز آن اسب دیدم که در آتش می‌سوخت. دلم از آن‌چه بود به درد آمد. چشم بر هم نهادم. به سمرقند بودم. به باغ سلطان سمرقند. من در آتشی فرو بودم که اسب در آن می‌سوخت. سرخ‌پوش آن‌جا بود و مرد. تیغی به دستم بداد. گفت.

نی
9789641852599
۱۳۹۳
۷۲ صفحه
۴۵۷ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده محمد چرم‌شیر
۱۸ رمان محمد چرم‌شیر (زاده ۱۳۳۹ تهران) نمایشنامه‌نویس و مدرس تئاتر است.
او دانش‌آموخته رشتهٔ ادبیات نمایشی در سال ۱۳۶۶ از دانشگاه تهران است.
محمد چرمشیر بیش از صد نمایشنامه نوشته است. وی پنجاه و چهار نمایشنامهٔ چاپ شده داردو نمایشنامه هایش به زبان‌های انگلیسی آلمانی و فرانسوی ترجمه و در کشورهای ایران، آلمان، انگلستان، فرانسه، ایتالیا و آمریکا اجرا شده اند.
دیگر رمان‌های محمد چرم‌شیر
پروانه و یوغ
پروانه و یوغ ونسان: دیوارها بلندن، سرد و بلند. آسمون پیدا نیست. مردها روی سنگ‌فرش‌ها راه می‌رن. توی یه دایره راه می‌رن. زمینو نگاه می‌کنن. حرف نمی‌زنن. گوش می‌دن به صدای کفش‌ها که روی زمین کشیده می‌شه. من اون‌جام. میون اون مردها. توی دایره راه می‌رم. زمینو نگاه می‌کنم. حرف نمی‌زنم. گوش می‌دم به صدای کفش‌ها که روی زمین کشیده می‌شه. آسمونو نگاه ...
همین امشب خواب آهسته مرگ
همین امشب خواب آهسته مرگ تاریکی. صدای دست‌زدن و سوت‌زدن و فریادهای سرخوشانه آدم‌های یک مهمانی. نور می‌آید. مرد ایستاده است کنار دستگاه پخش صدا. زن نشسته است دورتر. مرد دستگاه را خاموش می‌کند. مرد: این من بودم. زن او را خیره می‌نگرد.
شبی در طهران
شبی در طهران سال هزار و سیصد و بیست. گردهمایی سران پیروز در جنگ جهانی دوم، روزولت، چرچیل و استالین در تهران. تصمیم‌گیری بزرگ درباره‌ی آینده‌ی سیاسی ایران. همه چیز در پشت درهای بسته در حال انجام است، اما این همه‌ی داستان نیست. در ساختمان کوچک یکی از شعبات اداره‌ی شهربانی، اتفاقات دیگری در حال وقوع است.
رقص مادیان‌ها (بازخوانی نمایش‌نامه یرما نوشته فدریکو گارسیا لورکا)
رقص مادیان‌ها (بازخوانی نمایش‌نامه یرما نوشته فدریکو گارسیا لورکا) «یرما» نمایش‌نامه‌ای است اثر «فدریکو گارسیالورکا»، شاعر اسپانیایی. در این نمایش‌نامه، یرما زن روستایی جوانی است سرشار از سلامت که صرفا به قصد بچه‌دار شدن ازدواج کرده و از انتظار بیهوده‌اش دل‌سرد است. او از همسرش، خوآن که در اصل پسری ساده است، دلگرمی چندانی نم?‌بیند، زیرا فوآن بیش‌تر او را به چشم معشوقه می‌نگرد تا همسر و همین رابطه ...
حقایقی درباره 1 ماهی مرده و آسمان روزهای برفی
حقایقی درباره 1 ماهی مرده و آسمان روزهای برفی یه ماهی بالغ. زیادی بالغ. آبشش‌های کلفت و کبودش می‌گن همین روزها وقت مردنش بوده... مردن پر راز و رمزی دارن ماهی‌ها. وقت مردن می‌رن کف آب. وقتی هم مردن، می‌آن روی آب. بعد دیگه یا ماهی‌ریزه‌ها می‌‌آن سراغشون یا مرغ‌های ماهی‌خوار. واین یعنی دیگه همه چی تموم. فراموشی. انگار که اصلا ماهی‌ای تو این دنیا نبوده. درست مثل وقتی ...
مشاهده تمام رمان های محمد چرم‌شیر
مجموعه‌ها