نمایش‌نامه

همین امشب خواب آهسته مرگ

تاریکی. صدای دست‌زدن و سوت‌زدن و فریادهای سرخوشانه آدم‌های یک مهمانی. نور می‌آید. مرد ایستاده است کنار دستگاه پخش صدا. زن نشسته است دورتر. مرد دستگاه را خاموش می‌کند. مرد: این من بودم. زن او را خیره می‌نگرد.

نیلا
9786001220036
۱۳۹۳
۹۶ صفحه
۸۵۶ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده محمد چرم‌شیر
۱۸ رمان محمد چرم‌شیر (زاده ۱۳۳۹ تهران) نمایشنامه‌نویس و مدرس تئاتر است.
او دانش‌آموخته رشتهٔ ادبیات نمایشی در سال ۱۳۶۶ از دانشگاه تهران است.
محمد چرمشیر بیش از صد نمایشنامه نوشته است. وی پنجاه و چهار نمایشنامهٔ چاپ شده داردو نمایشنامه هایش به زبان‌های انگلیسی آلمانی و فرانسوی ترجمه و در کشورهای ایران، آلمان، انگلستان، فرانسه، ایتالیا و آمریکا اجرا شده اند.
دیگر رمان‌های محمد چرم‌شیر
مضحکه‌نامه‌ی دن کیشوت لامانچایی
مضحکه‌نامه‌ی دن کیشوت لامانچایی
همه چیز می‌گذرد تو نمی‌گذری
همه چیز می‌گذرد تو نمی‌گذری سوار یه اسبم. پشت و رو. پشتم به کله اسب، صورتم سمت ماتحتش. اسبه میخکوبه سر جاش، شاد و شنگول سوت می‌زنه و یه پاش رو گرفته هوا. پیشاب می‌ریزه پای یه گل نسترن. از کاری که می‌کنه کیفوره. واق‌واق می‌کنه. خرناس می‌کشه. یه تیکه از شعر «ویلیام بلیک» رو می‌خونه: «ای سرخ گل، تو بیماری آن کرم نامرئی که ...
آمدیم نبودید رفتیم (دی وی دی نمایش‌نامه)
آمدیم نبودید رفتیم (دی وی دی نمایش‌نامه) نویسنده: محمد چرم‌شیر کارگردان: رضا حداد دراماتور: آتیلا پستیانی بازیگران: سیامک انصاری، برزو ارجمند، نیما انصافیان، رضا بهبودی، خسرو پسیانی، پانته‌‌آ پناهی‌ها ، هانیه توسلی، امیر جنانی، بابک حمیدیان، یاسر خاسب، لیلی رشیدی، نگار عابدی، داریون فائزی، شبنم فرشادجو، نازگل نادریان موسیقی: روزبه بمانی، آنکیدو دارش، همایون نصیری مجری طرح: کیومرث مرادی طراح لباس: گلناز گلشن مدیر تولید: حسن حسینی طرح جلد: روهینا
رقص مادیان‌ها (بازخوانی نمایش‌نامه یرما نوشته فدریکو گارسیا لورکا)
رقص مادیان‌ها (بازخوانی نمایش‌نامه یرما نوشته فدریکو گارسیا لورکا) «یرما» نمایش‌نامه‌ای است اثر «فدریکو گارسیالورکا»، شاعر اسپانیایی. در این نمایش‌نامه، یرما زن روستایی جوانی است سرشار از سلامت که صرفا به قصد بچه‌دار شدن ازدواج کرده و از انتظار بیهوده‌اش دل‌سرد است. او از همسرش، خوآن که در اصل پسری ساده است، دلگرمی چندانی نم?‌بیند، زیرا فوآن بیش‌تر او را به چشم معشوقه می‌نگرد تا همسر و همین رابطه ...
روایت عاشقانه‌ای از مرگ در ماه اردیبهشت
روایت عاشقانه‌ای از مرگ در ماه اردیبهشت "فراموشی، به یاد آوردن، فراموشی، به یاد آوردن، هذیان غریبی است، دیدم ما همیشه در همین هذیان زندگی کرده‌ایم، همیشه همیشه دیر رسیده‌ایم که همیشه در خواب مانده‌ایم." صدای شکستن... می‌‌شکند انار... می‌جهد خون انار ... حبه‌های سرخ می‌چرخند در هوا ... می‌نشینند حبه‌ها ... می‌نشینند خون انار... سپید... سرخ... سرخ... بادی خاموش می‌کند روشنایی شمع ها... .
مشاهده تمام رمان های محمد چرم‌شیر
مجموعه‌ها