نمایش‌نامه

مضحکه‌نامه‌ی دن کیشوت لامانچایی

قطره
9789643416096
۱۳۸۵
۸۴ صفحه
۴۲۰ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده محمد چرم‌شیر
۱۸ رمان محمد چرم‌شیر (زاده ۱۳۳۹ تهران) نمایشنامه‌نویس و مدرس تئاتر است.
او دانش‌آموخته رشتهٔ ادبیات نمایشی در سال ۱۳۶۶ از دانشگاه تهران است.
محمد چرمشیر بیش از صد نمایشنامه نوشته است. وی پنجاه و چهار نمایشنامهٔ چاپ شده داردو نمایشنامه هایش به زبان‌های انگلیسی آلمانی و فرانسوی ترجمه و در کشورهای ایران، آلمان، انگلستان، فرانسه، ایتالیا و آمریکا اجرا شده اند.
دیگر رمان‌های محمد چرم‌شیر
همه چیز می‌گذرد تو نمی‌گذری
همه چیز می‌گذرد تو نمی‌گذری سوار یه اسبم. پشت و رو. پشتم به کله اسب، صورتم سمت ماتحتش. اسبه میخکوبه سر جاش، شاد و شنگول سوت می‌زنه و یه پاش رو گرفته هوا. پیشاب می‌ریزه پای یه گل نسترن. از کاری که می‌کنه کیفوره. واق‌واق می‌کنه. خرناس می‌کشه. یه تیکه از شعر «ویلیام بلیک» رو می‌خونه: «ای سرخ گل، تو بیماری آن کرم نامرئی که ...
باد اسب است و 10 نمایش‌نامه دیگر
باد اسب است و 10 نمایش‌نامه دیگر مادر غلام می‌گفت اسیر شدم ولی نمی‌گفت اسیر چی؟... خب،زن به سنگ کوب اسره دیگه، مگه من اسیر نیستم؟... هیچوقت نگفت اسر چی؟... ولی تو راستی راستی اسیر پیریه من شدی می‌دونم.
آمدیم نبودید رفتیم (دی وی دی نمایش‌نامه)
آمدیم نبودید رفتیم (دی وی دی نمایش‌نامه) نویسنده: محمد چرم‌شیر کارگردان: رضا حداد دراماتور: آتیلا پستیانی بازیگران: سیامک انصاری، برزو ارجمند، نیما انصافیان، رضا بهبودی، خسرو پسیانی، پانته‌‌آ پناهی‌ها ، هانیه توسلی، امیر جنانی، بابک حمیدیان، یاسر خاسب، لیلی رشیدی، نگار عابدی، داریون فائزی، شبنم فرشادجو، نازگل نادریان موسیقی: روزبه بمانی، آنکیدو دارش، همایون نصیری مجری طرح: کیومرث مرادی طراح لباس: گلناز گلشن مدیر تولید: حسن حسینی طرح جلد: روهینا
سرگذشت عجیب خانم دبیری
سرگذشت عجیب خانم دبیری زن آقای عامری هم به زن آقای گلکار گفت که عمه جان جهان خیلی حرف می‌زنه، زن آقای گلکار هم به من گفت که زن آقای عامری خیلی حرف می‌زنه. این وسط آقای مهندس فرزام که برای کمک به آقای عامری رفته بود سراغ باربیکیو، گفت: همه زن‌ها خیلی حرف می‌زنن.
پروانه و یوغ
پروانه و یوغ ونسان: دیوارها بلندن، سرد و بلند. آسمون پیدا نیست. مردها روی سنگ‌فرش‌ها راه می‌رن. توی یه دایره راه می‌رن. زمینو نگاه می‌کنن. حرف نمی‌زنن. گوش می‌دن به صدای کفش‌ها که روی زمین کشیده می‌شه. من اون‌جام. میون اون مردها. توی دایره راه می‌رم. زمینو نگاه می‌کنم. حرف نمی‌زنم. گوش می‌دم به صدای کفش‌ها که روی زمین کشیده می‌شه. آسمونو نگاه ...
مشاهده تمام رمان های محمد چرم‌شیر
مجموعه‌ها