۱۸ رمان
محمد چرمشیر (زاده ۱۳۳۹ تهران) نمایشنامهنویس و مدرس تئاتر است. او دانشآموخته رشتهٔ ادبیات نمایشی در سال ۱۳۶۶ از دانشگاه تهران است. محمد چرمشیر بیش از صد نمایشنامه نوشته است. وی پنجاه و چهار نمایشنامهٔ چاپ شده داردو نمایشنامه هایش به زبانهای انگلیسی آلمانی و فرانسوی ترجمه و در کشورهای ایران، آلمان، انگلستان، فرانسه، ایتالیا و آمریکا اجرا شده اند.
نامههایی به تب (دی وی دی نمایشنامه)
بازیگران: فاطمه معتمدآریا، شبنم مقدمی، احمد ساعتچیان، علیرضا محمدی، پانتهآ پناهیها، محمدرضا حسینزاده، عاطفه تهرانی، مریم شیرازی، آنکیدو دارش. طراح لباس: گلناز گلشن. موسیقی: آنکیدو دارش.
طراح حرکات: عاطفه تهرانی. طراح نور: علی صفری. دستیار کارگردان: آرش صفیح. مدیر تولید گروه نمایش: محمدرضا حسینزاده. مدیر تصویربرداری: حسن اصلانی. تدوین: مهران فیروزبخت. عکاس: مهرداد متجلی. مدیر تولید فیلم: حسن اصلانی. مجری ...
تیستو (2 نمایشنامه)
خاک: این پسره دیگه کیه؟
گلدان اول: پسر صاحاب باغه انگاری.
خاک: پس اومده اینجا چیکار؟
گلدان دوم: حتما اومده گلها رو تماشا کنه.
خاک: بهش نمیآد این کاره باشه. بیشتر بهش میآد اومده باشه یه بلایی سر گلها بیاره.
گلدان دوم: به قیافهش نمیآد بدجنس باشه.
گلدان سوم: مگه به قیافهست؟
گلدان اول: این حرفها نیست، فرستادهنش اینجا درس ...
رقص مادیانها (بازخوانی نمایشنامه یرما نوشته فدریکو گارسیا لورکا)
«یرما» نمایشنامهای است اثر «فدریکو گارسیالورکا»، شاعر اسپانیایی. در این نمایشنامه، یرما زن روستایی جوانی است سرشار از سلامت که صرفا به قصد بچهدار شدن ازدواج کرده و از انتظار بیهودهاش دلسرد است. او از همسرش، خوآن که در اصل پسری ساده است، دلگرمی چندانی نم?بیند، زیرا فوآن بیشتر او را به چشم معشوقه مینگرد تا همسر و همین رابطه ...
همین امشب خواب آهسته مرگ
تاریکی.
صدای دستزدن و سوتزدن و فریادهای سرخوشانه آدمهای یک مهمانی.
نور میآید.
مرد ایستاده است کنار دستگاه پخش صدا. زن نشسته است دورتر.
مرد دستگاه را خاموش میکند.
مرد: این من بودم.
زن او را خیره مینگرد.