نمایش‌نامه

خانه (نمایش‌نامه برای 3 اتاق و 1 پشت‌بام)

دکترا بهم گفتن از درون ذره‌ذره سلول‌هات کوچک و کوچک‌تر می‌شن تا یک شب که بیماری لگد آخرش رو می‌زنه. اون‌وقت دیگه همه چی تمومه. جسم تموم می‌شه اما انرژی ذهنی هیولا وارت همه جا منتشر می‌شه. تو به یه صدای سیال تبدیل می‌شی و اون وقت همه‌جا هستی! امشب همون شبه. بیست‌وهفت مهر. اونا دقیقا نمی‌دونن مریضی من چیه، اما یعنی ممکنه حتی یادشون رفته باشه امروز روز تولد منه؟

نی
9789641852308
۱۳۹۳
۱۲۰ صفحه
۳۲۸ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های نغمه ثمینی
نگاه‌مان می‌کنند
نگاه‌مان می‌کنند مجبوره دوسم داشته باشه. دوسم نداشته باشه، خودمو از همین‌جا می‌ندازم پایین کلش الکی شدا. معلم رقص سالسای من و مامانم بود. یعنی همه این مجتمع شاگردشن. همین بلوک روبه‌رویی هم شاگرد داره. حالا کارش تموم شد زنگ می‌زنم بهش. فکر کنم یه چیزایی بدونه از این لیدی گاگا. ولی می‌گه من از همه با استعدادترم. یعنی جرات داره، نگه. ...
شکلک (نمایش‌نامه همراه 2 نقد و 2 مصاحبه) جیبی
شکلک (نمایش‌نامه همراه 2 نقد و 2 مصاحبه) جیبی در بستری ظاهرا واقعی و باورپذیر، داستانی به تصویر می‌کشد که در عالم واقع امکان وقوع ‌آن وجود ندارد. نقد مسائل اجتماعی یا به تعبیری بهتر، نقد شرایط اجتماعی از منظر سیاسی یکی از لایه‌های زیرین و بنیادین نمایش‌نامه "شکلک" است که در قالبی کاملا داستانی نمایشی و در هیئت اثری برخوردار از داستانی غیرسیاسی مطرح می‌شود.
اسب‌های آسمان خاکستر می‌بارند
اسب‌های آسمان خاکستر می‌بارند سیاوش: این‌همه صدا، این‌جا، روی زمین، کافی برای شکستن هر خوابی... صدای خون که می‌چکد، چکه‌چکه، از روزن سقف‌های خزه‌بسته و منفذ دیوارهای مخروب و هر کجا که تن یک قربانی پاره‌پاره می‌شود... می‌چکد... چکه‌چکه... ریز... کشدار... چکه‌چکه!
هیولاخوانی
هیولاخوانی ابراهیم: به تو محرمه، به این دنیا نامحرمه. بهت گفتم حرف که می‌زنی باهاش، روحشو معذب می‌کنی. نمی‌تونه جواب بده، معذب می‌شه. نگفتم داستان حضرت هابیلو برات؟ مرضیه: گفتین عموجان. ابراهیم: چی گفتم؟ مرضیه: یادمه عموجان. ابراهیم: بگو! کلمه به کلمه‌شو!
مشاهده تمام رمان های نغمه ثمینی
مجموعه‌ها