وقتی تو نباشی چرا 2 صندلی
خاطراتت را بگیر.
لبخندت را پس نمیدهم؛
بگذار بگویند دزدی در روز روشن؟!
میگویم:
لبخندم را قصاص کنید و بگیرید!
لبخندش را پس نمیدهم.
او 1 زن
هجده سالم که بود، عاشق رئیسم شدم... خیلی ساده اعتراف میکنم... چون خیلی زیاد عاشقش شدم... روز مصاحبه چند نفر رو گلچین کرد که خودش ازشون مصاحبه بگیره... همهشون زیبا بهنظر میرسیدن. کلی بهخودشون رسیده بودن. من ساده بودم، با همون مانتوی کتون و شلوار جین همیشگیم. نمیدونم چرا منم بین اونا انتخاب کرد! ...نوبت من که رسید کمی استرس ...
بانو و مرد مرده (و 2 نمایشنامه دیگر)
آیا تاکنون برای شما اتفاق افتاده است به جایی بروید که آن را اصلاً نمیشناسید اما آدمهایش برای شما آشنا هستند، حتی بیش از آشنا، مثل افراد خانواده خودتان؟... بانو و مرد مرده، در یک فضای رئال جادویی، سرنوشت جامعهای را به تصویر میکشد که برای ما آشناست، اما در عین حال آن را نمیشناسیم. ما در این جامعه زندگی ...
خواب گل سرخ
خواب گل سرخ رمانی درباره آدمهاست، آدمهای ساده و معمولی. آدمهایی مثل من، شما، همسایهها و مردم کوچه و بازار... همه ما دلمان میخواهد از اتاق تنهایی خود خارج شویم و به آدمها نزدیک شویم. همه ما دلمان میخواهد که دوست داشته باشیم و دوست داشته شویم، اما آیا در دنیای متکثر و مجازی امروز، چنین چیزی ممکن است! یک ...
شیدا و صوفی
خیابانها همه شبیه هم بودند. تا حالا زندان نرفته بودم. با خودم گفتم، باز خودشیرینی جلو رئیس؟ آخر این چه سوژهای بود که قبول کردی؟ پسر جوان پولداری به جرم قتل نامزدش در زندان است و هر لحظه، منتظر حکم قصاص است. خانواده دختر هم کارخانه دارند و ابدا حاضر به بخشش نیستند. میدانستم که اسم دختر صوفی بوده، هفده ...