نمایش‌نامه

گربه روی شیروانی داغ

(Cat on a hot tin roof)

"گربه روی شیروانی داغ "اثر "تنسی ویلیامز"، نویسنده آمریکایی ( 1914ـ 1983) نمایش‌نامه‌ای است درباره جوش و خروش حاکم بر خانواده ثروتمند جنوبی که با دورویی و ریا در کنار هم گرد آمده‌اند تا در یک لحظه خرد کننده همه چیز را فاش نمایند" .بریک "جوانی الکلی است که به خاطر مرگ بهترین دوستش و کوتاهی در دوستی با او، عذاب می‌کشد .همچنین "مگی"، همسرش، به خاطر دوری کردن شوهرش از او در رنج است .از طرفی "پدربزرگ"، پدر بریک، بی اطلاع از داشتن بیماری سرطان برای خوش بودن در زندگی طمع شدیدی دارد .جمع شدن اشخاص در شصت و پنجمین سالگرد جشن تولد پدربزرگ، ناگهان به کشمکش خانوادگی تبدیل می‌شود که این‌ها نشان دهنده مجموعه نیروهایی هستند که با دروغ سعی دارند واقعیت را بپوشانند .

مینو
9789647487009
۱۳۹۲
۱۶۰ صفحه
۷۱۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
تنسی ویلیامز
صفحه نویسنده تنسی ویلیامز
۲۳ رمان تنسی ویلیامز نویسنده مشهور آمریکایی و یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر در ادبیات آمریکا محسوب می‌شود. از آثار مشهور وی می‌توان به نمایشنامه‌هایی همچون اتوبوسی به نام هوس، گربه روی شیروانی داغ، باغ وحش شیشه‌ای، شب ایگوانا و خالکوبی رز اشاره کرد. نمایشنامه «گربه روی شیروانی داغ» در سال ۱۹۵۵ برنده جایزه پولیتزر شد.
دیگر رمان‌های تنسی ویلیامز
کامینو رئال
کامینو رئال اگر ترجمه‌های موجود در کتاب‌خانه‌ها تنها راه مواجهه‌ی ما با نمایش‌نامه‌های خارجی باشد در این صورت درک و دریافتمان از تاریخ ادبیات نمایشی ناکامل و مجازی خواهد بود که این تاریخ چیست مگر سیر متونی نمایشی که هر یک به دوره‌ای تعلق دارند و به جغرافیایی...... سال 1350 مرز تاریخ نگارش آثاری قرار گرفته که در این مجموعه جای گرفته‌اند و ...
تراموایی به نام هوس
تراموایی به نام هوس ... در کل هیچ‌وقت دیر نیست مگر این که خودتان را غرق این موفقیت بکنید، تا خرخره درش فرو روید و در نوازش خفه‌خوان‌آورش همان چیزی را بجوید که پسر بچه همیشه رنجور و در خانه‌ای می‌جویده؛ محافظت همه‌جانبه و راحتی مطلق. به نظرم امنیت نوعی مرگ محسوب می‌شود و فقط می‌تواند خودش را وقتی کنار استخر قلب شکلی تو ...
تابستان و دود
تابستان و دود هرگز مگو عشق مال توست عشق که هرگز نگفت می‌تواند باشد از آن باد آرامی که می‌گذرد در سکوت نادیدنی به عشقم گفتم، به عشقم گفتم تمام قلبم را به او گفتم. لرزان، سرد، در هراسی مخوف عشق من رخت بربست و رفت او پیش از من نرفته بود تا غریبه از کنارش بگذرد در سکوت و نادیدنی و به چنگش آورد با یک آه.
قطار شیر دیگر اینجا توقف نمی‌کند
قطار شیر دیگر اینجا توقف نمی‌کند
آخرین ساعت‌های طلای ناب من
آخرین ساعت‌های طلای ناب من می‌گویند تمام لذات دوران کودکی به اندازه نصف لذتی که بزرگسالان از فساد می‌برند نیست....
مشاهده تمام رمان های تنسی ویلیامز
مجموعه‌ها