دوروتی: به نظر خیلی دوره. مسکونی نیست. مرد جوان: مسکونی نیست ولی دور هم نیست. دوروتی: با چی میتونم بیام؟ منظورم وسیله نقلیهس؟ مرد جوان: دوچرخه برادرزادهتون رو قرض بگیرید. دوروتی: امشب جلسه پیشاهنگیه. دوچرخهش رو لازم داره. مرد جوان: پس پیاده بیاید. نمیمیرید که! دوروتی: از کجا میدونی؟ شاید بمیرم. من اهل بوستونم. مرد جوان: خانم عزیز، بوستون 1 ایالت خیالیه که ترکش خواهید کرد. دوروتی: البته با تزریق انسولین.