نمایش‌نامه

در انتظار گودو

(Waiting for godot)

انتظاری که زمان و علت آن مشخص نیست. فقط مشخص است که باید انتظار کشید ولی برای چه مقصودی؟...

ماکان
9789646692077
۱۳۸۵
۱۶۸ صفحه
۱۳۷۱ مشاهده
۹ نقل قول
دیگر رمان‌های ساموئل بکت
مالون می‌میرد
مالون می‌میرد عاقبت با همه حرف‌ها من به زودی خواهم مرد. شاید ماه دیگر، آن‌وقت یا ماه آوریل خواهد بود یا ماه مه. چون هنوز اول‌های سال است، من این را از هزار نشانه کوچک می‌فهمم. شاید اشتباه می‌کنم، شاید تا روز یحیای تعمیددهنده، یا حتی چهارده ژوییه، روز جشن آزادی، زنده بمانم.
گم‌گشتگان
گم‌گشتگان اندازه بسیار متفاوت است. کوتاه‌ترین اندازه کمتر از شش متر نیست. برخی از آن‌ها با سراندن پایه‌هاشان آماده استفاده شده‌اند. بی هیچ نظم و ترتیبی به دیوار تکیه داده شده‌اند. در عمودی‌ترین حالت بر بلندای آخرین پله بلندترین نردبان بلندقدترین صعودکنندگان می‌توانند با سر انگشتان خویش سقف را لمس کنند. ترکیبش نا آشنا تر از ترکیب دیوار و کف نیست.
متن‌هایی برای هیچ
متن‌هایی برای هیچ یا با هم قدم می‌زدیم، دست در دست، ساکت، غرق دنیاهای خود، دست در دست فراموش شده. این‌طور است که تا حالا دوام آورده‌ام. و امروز عصر هم انگار باز نتیجه می‌دهد، در آغوشم هستم، من خود را در آغوش گرفته‌ام، نه چندان با لطافت، اما وفادار، وفادار. حالا بخواب، گویی زیر آن چراغ قدیمی، به هم ریخته، خسته و ...
مرسیه و کامیه
مرسیه و کامیه سفر مرسیه و کامیه را اگر بخواهم می‌توانم تعریف کنم، چون تمام مدت با آنها بودم. سفری که بدون دریاها و بدون گذشت از مرزها، از میان مناطق کمتر ناهموار، هرچند در بعضی جاها بیابانی، اسباب و وسایلش به قدر کفایت ساده بود. آنها مرسیه و کامیه، در خانه‌شان ماندند و این شانس بسیار گرانبها را داشتند. از کم‌اقبالی یا خوش‌اقبالی، ...
11 نمایش‌نامه
11 نمایش‌نامه هیچ‌وقت دو مسئله نبوده، هیچ‌وقت جز یک مسئله نبوده،. مردگان و رفتگان. آنان که می‌میرند و آنان که می‌روند. از کلمه رو. کلمه برو، گم‌شو. مثل نور که حالا دارد می‌رود. کم‌کم دارد می‌رود. در اتاق. دیگر کجا؟ به آنکه آن خیره به آن‌سوتر متوجه شود. تنها حباب. نه آن یکی. آنکه معلوم نیست از کجا. از همه جا و ...
مشاهده تمام رمان های ساموئل بکت
مجموعه‌ها