[با بالا رفتن پرده، A در مبل سمت چپ صحنه، B در مبل سمت راست، C روی نیمکت جلوی تخت نشستهاند. بعد از ظهر است.] [اندکی سکوت.] A: [از جائی نامعلوم به شخصی نامعلوم اعلام میشود.] من نود و یک سالمه. B: [مکث.] جدی؟ A: [مکث.] آره. C: [با لبخندی مختصر:] تو نود و دو سالته. A: [مکثی طولانیتر، نه چندان مطلوب.] حالا هر چی. B: [به C:] جدی میگی؟ C: [شانه بالا میاندازد، اشاره میکند به کاغذها.] اینجا که اینطوری نوشته. B: [مکث، راست مینشیند.] خب... چه اشکالی داره؟