نمایش‌نامه

راهنمای عملی نمایش‌نامه‌نویسی برای رادیو به همراه 2 درام رادویی نمونه‌وار (نیمه‌تنه ارغوانی و بیلی بتگیت)

نمایش رادیویی، نمایشی است ارزان، با مناسک ارتباطی ویژه آن چرا که مخاطبان نمایش رادیو برعکس تئاتر سینما و حتی تلویزیون مخاطبان اسیر نیستند. آن‌ها می‌توانند هم زمان با برقراری ارتباط با نمایش به هر کاری به دلخواه بپردازند و در هر موقعیتی آن را بشنوند. همین مقوله سبب می‌شود که با نمایش دشوارتری به لحاظ نوشتن و تولید مواجه باشیم. چرا که هیچ کاری در جهان آسان‌تر از خاموش کردن رادیو نیست. در چنین تنگنا، سختی و معذوریتی، پرداختن به درام رادیویی و موفق شدن در برقراری ارتباطی معقول و سنجیده به مراتب دشوارتر از همین فعل و انفعالات در شکل‌های دیگر دراماتیک است...

افراز
9789642437566
۱۳۹۱
۳۲۸ صفحه
۲۱۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های ایوب آقاخانی
زنانی که به بزها خیره شده‌اند
زنانی که به بزها خیره شده‌اند (در تاریکی صدای مردی شنیده می شود) صدا: «رانندگی در نظر اول پیچیدس. اما فکر می‌کنم فقط احمق‌ها با نظر اول درباره امور پیچیده به نتیجه نهایی می‌رسن. نکته اول: آیا شما احمقید؟ بین شما بعیده کسی به این سوال جواب مثبت بده و حتی خود احمق‌ها!...
نام همه مصلوبان عیسی است
نام همه مصلوبان عیسی است نمی‌دونم واسه چی می‌پرسین و کی هستین. این روزها نمی‌شه درست تشخیص داد کی حق داره بپرسه، کی نه! حرف، یک کلمه این ور اون ور می‌زنی،‌ می‌چسبوننت یه تیره‌ و دسته‌ای، بیا و جمعش کن! اسمم «فردوسه». من دوستش بودم. با این وضعیت بهتره بگم دوستش هستم. تو این نجاری کار می‌کرد. عاشق سینما بود. ولش می‌کردی تو «مولن ...
3 نمایش‌نامه اقتباسی (فصل خون  شمعدانی‌ها  3 گانه پاریسی)
3 نمایش‌نامه اقتباسی (فصل خون شمعدانی‌ها 3 گانه پاریسی) ایوب آقاخانی زاده‌ی 1354 تبریز از نویسندگان مطرح و موفق نسل سوم نمایش‌نامه‌نویسان کشور است. از میان آثارش نمایش‌نامه‌های آنجا پشت در، دوئتی کوتاه برای پاییز، گیل گمش، ماه بر ترک اسب پیر، امپراتور و آنجلو، رودکی جادوگر واژگان سبز، روزهای زرد، مرثیه‌ای برای یک سبک وزن، جنوب از شمال غربی، زمین مقدس، رویاهای رام نشده، مومیا، منطقه صفر{کسوف}، نام ...
رویاهای رام نشده امپراتور و آنجلو ماه بر ترک اسب پیر (3 نمایش‌نامه)
رویاهای رام نشده امپراتور و آنجلو ماه بر ترک اسب پیر (3 نمایش‌نامه) صحنه: قهوه‌خانه «جنت»؛ حوالی فردوسی! چپ و راست صحنه، تخت‌ها (یا میزها و صندلی‌ها) با فواصلی منظم چیده شده‌اند و به صورت پلکانی با یکدیگر اختلاف ارتفاع دارند. هرچه به عمق صحنه می‌رویم، پله، پله، میزها بالاتر می‌روند. در عمق صحنه ـ در تاریک روشن محو آن ـ بساط قهوه‌چی است. سماور و ردیف قلیان‌ها و حضور محوی از خوراکی‌هایی که شاید ...
مشاهده تمام رمان های ایوب آقاخانی
مجموعه‌ها