نمایش‌نامه

نمایش‌نامه‌های شاعر 4 (نیمکت آبی‌رنگ در انتهای دریا و ضیافتی مجلل) نمایش‌نامه

میان من و این بادهای مانده در برگ‌ها و سرنوشت روزهای گرما تفاوتی نیست. برگ‌ها از درختان می‌ریزند. سرنوشت من تا پایان این ساعت به تاخیر است. پس چرا من باید به خانه بازگردم، پرده‌ها را بکشم و ساعت خفتن ماهیان را در آب و ساعت سقوط هواپیما را در گندم‌زار به‌خاطر بسپارم. هیچ و همه از خانه دور است. خانه در میان برگ‌ها طلسم می‌شود. من نام این طلسم را می‌دانم، شباهت به انار دارد و خاشاک دیگر از خواب برنمی‌خیزم. باید چشمان را با آب‌های پنهان شستشو دهم. دیگر روزها از من فاصله می‌گیرند و من هنوز لیموهای ترش و هندوانه‌های قرمز را دوست دارم.

قطره
9786001195983
۱۳۹۱
۱۲۲ صفحه
۳۷۴ مشاهده
۰ نقل قول
احمدرضا احمدی
صفحه نویسنده احمدرضا احمدی
۳۰ رمان احمدرضا احمدی در ساعت ۱۲ ظهر روز دوشنبه ۳۰ اردیبشهت ماه ۱۳۱۹ در کرمان متولد شد. پدرش کارمند وزارت دارایی بود و ۵ فرزند داشت که احمدرضا کوچکترین آنها بود. جد پدری وی ثقه‌الاسلام کرمانی، و جد مادری‌اش آقا شیخ محمود کرمانی است. سال اول دبستان را در مدرسه کاویانی کرمان گذراند و در سال ۱۳۲۶ با خانواده به تهران کوچ کرد. در دبستان ادب و صفوی تهران دوران ابتدایی را به پایان برد و دورهٔ دبیرستان را در دارالفنون ...
دیگر رمان‌های احمدرضا احمدی
قطار از ریل خارج شد
قطار از ریل خارج شد صاحب مسافرخانه همه را دلداری می‌داد می‌گفت: شما باید یک هفته در این مسافرخانه بمانید تا ریل تعمیر و ترمیم شود و تکه‌های مانده قطار از ریل خارج شود و ریل دوباره ساخته شود شانس داشتید قطار در کنار دریا و یک روستای پر جمعیت از خط خارج شده است در همین مسافرخانه با هم هستیم باید منتظر بمانید و ...
دخترک ماهی تنهایی
دخترک ماهی تنهایی دخترک در روز سه‌شنبه با یک نی‌لبک سفید رنگ به کنار دریا رفت، آرام آرام نی‌لبک نواخت نی‌لبک آرام آرام به رنگ سبز درآمد.
پسرک و 12 ماه سال
پسرک و 12 ماه سال پسرک خورشید خرید. به خانه بازگشت. مادرش خورشید را به گردن اسب سفیدی که در حیاط خانه بود انداخت. خانه از نور خورشید روشن شد.
وقت خوب مصائب
وقت خوب مصائب هر کس به نوع خودش جهان را می‌بیند. اگر من بخواهم به شکلی که دیگران جهان را می‌بینند، جنگ را می‌بینند،انقلاب را می‌بینند ببینم؛ این مال خودم نیست. من به نوع خودم، با عینک خودم، می‌بینم و آن چیزها در من استحاله پیدا می‌کند. خیلی وقت هم دست من نیست که این استحاله چه نتیجه‌ای می‌دهد... باید به اصل شعر ...
مشاهده تمام رمان های احمدرضا احمدی
مجموعه‌ها