نمایش‌نامه

مستر موش (نمایش‌نامه در 3 پرده)

... نه آقا، نمایشنامه است. کار زیاد دارد. دیالوگ، مونولوگ؛ جنس آدم‌ها و رابطه. درک موقعیت و طرح صحنه. خط قرمزش جای خود! تم پنهانش رو می‌گم؛ به یه اسکناس هزاری نگاه کن؛ نخ ابریشمش رو می‌بینی؟ تم باید مثل نخ ابریشم، تو بافت متن، جاخوش کنه. خط‌قرمز نداره؛ چه بهتر! پیشونی نوشت که داره! همون جنبه‌های دوزخی بودنش رو آشکار می‌کنه! اما خب، ماتریالش زیاده. سوژه بدی نیست. ببینم چی می‌شه. پاگیرش که شدم. باشه خب، دستش می‌گیرم. یک تله هم اونجا کار می‌ذارم. اما اگه جای موش، خودم توش افتادم چی؟...

افراز
9789642837960
۱۳۸۸
۹۶ صفحه
۲۱۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمود طیاری
مار نقره و چند نمایش‌نامه دیگر (مجموعه آثار نمایشی محمود طیاری 1)
مار نقره و چند نمایش‌نامه دیگر (مجموعه آثار نمایشی محمود طیاری 1) محمود طیاری نمای آشناست. شاعری از تبار جنگل، سر برکشیده از مه گیلان، آثارش در چهارسوی میهن پرش داشته است. شعرش در کوتاه‌ترین مسیر حرکت می‌کند. در مسیری که به دل و جان آدمی منتهی می‌شود. داستان‌هایش زبان و بافت خاص خودش را دارد و نمایش‌نامه‌هایش ذخیره ارزشمند تئاتر ملی می‌تواند باشد.
تراس کافه ژاله
تراس کافه ژاله عروسی دختر ماه‌منیر، مصادف است با آوردن اقدس، روی تخت روان، از گاراژ به خانه: محله شلوغ و کوچه چراغانی است. سردر خانه، آذین‌بندی شده؛ باران نم‌نم می‌زند. شاپور، پدر عروس با رعشه‌ای به دست‌ها و تکیه به عصا، سرگرم دعا؛ همه به انتظار آوردن عروس از آرایشگاه! اقدس به‌روی تخت‌روان نشسته؛ چادر سفیدی به‌روی سرش کشیده‌اند؛ مردم او را ...
طرح‌های روستایی کلاغ‌ها
طرح‌های روستایی کلاغ‌ها ...در برگشت، در یک زمینه‌ی باز و رنگی، می‌آمدیم که برویم به شهر. دو طرف درخت بود و مزرعه، و کناره‌های نیلی کوه، و گنجشک‌ها، و نگاه من به خطوط نتی سیم‌های تلگراف..
جاده آرامگاه
جاده آرامگاه افسر نگهبان: بهت گفتن که مرخصی؟ آگل: بله. افسر نگهبان: اما من هنوز بهت ابلاغ نکردم. آگال: (لبخندی می‌زند، سر تکان می‌دهد) اگر حبس بریده بودین، زودتر ابلاغ می‌شد! افسر (در نگاهی خیره و خوش‌آیند) شغلت چیه؟ آگل: فلاح... افسر: صیاد نیستی که؟ آگل: نه. افسر: کرجی‌بان چی؟ آگل: نه. افسر: قایم تعمیر می‌کنی؟ آگل: نه. افسر: پس این همه ...
اپرای پیاز (نمایش‌نامه در 3 پرده)
اپرای پیاز (نمایش‌نامه در 3 پرده) الی: دیشب انگار خوب نخوابیدی. مرد: چه‌طور مگه؟ الی: توی خواب گریه می‌کردی! مرد: آه، بله. خواب‌های عجیب و غریب می‌دیدم. الی: مثلن؟ مرد: خونه‌ی قبلی یادته؟ خواب دیدم ما اونجائیم. سیل اومده سقف خونه‌مون رو ورداشته برده. اون‌جا رو به حراج گذاشتن. مامانت عروسی کرده! الی: چیزی که تو بیداری ممکنه اتفاق بیفته، خوابش خنده‌ داره! [مکث، پوزخند] اما تو گریه می‌کردی، براچی؟ مرد: گریه‌ی خوشحالی‌یه! الی: خیلی ...
مشاهده تمام رمان های محمود طیاری
مجموعه‌ها