((مردی که روی مین ایستاده سخن میگوید: اینجا زمینه مادر، اونجا آسمون، ابر مال آسمونه، خاک مال زمین، خاک روی زمین میدوئه، ابر توی آسمون، پرندهها اما هر دو جان، هم توی آسمون، هم روی زمین، ما فقط روی این زمینایم مادر، چه سرده این زمین مادر، چه دوره اون آسمون، ما فقط روی این زمین واسادیم مادر... خلاصم کن مادر، منو خلاص کن از این همه وزن، از این همه ایستادن، من مصلوب این مینم، این مین مصلوب من...))