یه صدای بلندی گوشم را میلرزاند، از خواب پریدم. به سختی گوشه چشمم را باز کرده و دست روی زمین کشید. دنبال گوشیام میگشتم که زیر بالشتم بود.
خوابآلود جواب دادم: بله؟
به محض بله گفتن، صدای بلند فرناز پرده گوشم را پاره کرد...
در امتداد حسرت
با چشمای به خون نشستهاش فریاد زد و گفت: خیانت نکردی نه، پس چه غلطی کردی. همین الان که دستت تو دستای اون مرتیکه است هنوز زن منی، تو اسم اینو چی میذاری. درسته فقط خودمون خبر داشتیم ولی این دلیل نمیشه تو هر غلطی که دلت خواست بکنی. من هم میتونستم مثل تو رفتار بکنم، ولی نمیخوام مثل تو ...
رویای خام 2 (2 جلدی)
وقتی قلم به دست میگیری تا داستانی را بر روی کاغذ بیاوری، ذهنت سخت مشغول میشود و ناخودآگاه به زندگی دوستان و آشنایان و اطرافیانت سرک میکشد. به همانهایی که روزی بیتفاوت از کنارشان میگذشتی و اگر برحسب اتفاق سر درد دلشان را پیش تو باز میکردند در دل با بیتفاوتی شانه بالا انداخته و میگفتی منو سننه. مگه خودم ...
غزال
آهی کشید و گفت: نمیدونم چرا هر چی بدبختیه دامن ما رو میگیره. نمیدونی چقدر دکتر رفتن، هر روز یه دکتر میرفتن ولی افسوس که فایدهای نداشت و فرشته تا آخر عمرش قادر نیست حامله بشه. یاشار هم میترسه که با دیدن تو، اشتباهی رو که سپهر مرتکب شده، بکنه. البته من و سیمین خیلی بهش گفتیم که طلاقش بده ...
رویای خام 1 (2 جلدی)
وقتی قلم به دست میگیری تا داستانی را بر روی کاغذ بیاوری، ذهنت سخت مشغول میشود و ناخودآگاه به زندگی دوستان و آشنایان و اطرافیانت سرک میکشد. به همانهایی که روزی بیتفاوت از کنارشان میگذشتی و اگر برحسب اتفاق سر درد دلشان را پیش تو باز میکردند در دل با بیتفاوتی شانه بالا انداخته و میگفتی منو سننه. مگه خودم ...