پیشخدمت:
بفرمایید اینجا! اینجا کسی مزاحم نمیشود. کاغذ را الساعه میآورم.
ایوان پطروچ:
پروتاسوف، اجازه هست داخل شوم؟
فدیا:
(جدی) بفرمایید. اما من کار دارم و... میخواهی، بیا تو!
۵۵ رمان
لئو نیکلایویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)، نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی روس. زادروز وی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی) در یاسنایا پالیانا[۳] از توابع تولا است . تولستوی در روز (۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگترین شخصیتهای تاریخ روسیه است. رمانهای جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه او را در بالاترین ردهٔ ادبیات داستانی جهان تثبیت کردهاند. لئو نیکلایوویچ تولستوی بهحدی در کشورش مشهور ...
آناکارنینا 1 (2 جلدی) گالینگور
الکسی الکساندرویچ با خود گفت: بنابراین، مسائل مربوط به احساسات او و از این قبیل مربوط به وجدان اوست که من حق دخالت در آن را ندارم. وظیفه من به روشنی مشخص است. من رئیس خانوادهام و باید او را هدایت کنم و از این لحاظ تا اندازهای مسئوولم، وظیفه دارم خطری را که مشاهده میکنم به او نشان دهم، ...
ارباب و بنده
نیکیتا نزدیک صبح بیدار شد. سرما، که دوباره نیزهاش را در پشتش فرو میبرد بیدارش کرد. به خواب دیده بود که از آسیاب میآید و گاری آرد اربابش را میآورد و ضمن عبور از نهر چرخ گاری از پل لغزیده و در آب مانده بود. به خواب دید که به زیر گاری خزیده و آن را بر گرده گرفته بود ...
کودکی و نوجوانی
نوجوان میخواهد کودکی خود را پشت سر بگذارد و از بزرگترها تقلید کند و نکتههایی را که از معلمان خود شنیده، یا در کتابها خوانده، به زبان بیاورد و در میان آدمهای بزرگ جایی برای خود باز کند.
2 داستان (زندگی از هم گسیخته دوست خطرناک 1 شوهر هرگز نباید با آتش بازی کند) مجموعه داستان
فقط لیزای بیچاره که تولستوی را به اندازه سونیا دوست میداشت، تنها و اشکریزان و غمگین در اتاق باقی ماند. دکتر برس پیرمرد هم از اینکه مجبور بود خشم خود را پنهان دارد سخت رنج میبرد. او همیشه به این فکر بود که تولستوی به سراغ دختر بزرگش خواهد آمد، ولی با این حال با ازدواج آنها موافقت کرد. ...