رمان راز آشکار روایت زندگی زن سنتی ایرانی با تمام دغدغههای آن است زنی که تحت تاثیر آموزههای جامعه مذکر تصور میکند با فراموش کردن یا فداکردن خود و خواستههای خود میتواند کانون خانواده را گرم نگه دارد ولی در سفری تشرفگون که اغلب در رمانهای مدرن صورت میگیرد به ادراک تازهای از هستی خود میرسد و درمییابد که لازم است ابتدا به خود و فردیت و هویت خود توجه کند تا بتواند به خودشناسی برسد پس از آن است که میتواند دیگران را بشناسد و جایگاه واقعی خود را در جامعه بیابد. نکته جالب تمهید به آگاهی رسیدن راوی است. او در سفر به پیشنهاد یکی از همراهان وارد بازیی میشود که رمز داستان را میسازد و اندیشیدن به آن راز عامل بازگشت راوی بهخود و یافتن خود است. از نکات درخور اعتنا در این رمان نحوه آغاز رمان است که نویسنده اطلاعات مورد نیاز خواننده و دغدغههای راوی را مطرح میکند تا خواننده با پیشآگاهی مناسبی داستان را دنبال کند. اما این کار مانع ایجاد تعلیق در رمان نشده و نویسنده با ایجاد تعلیقهای متوالی خواننده را با خود تا انتها میبرد. میتوان از این رمان آموخت که انسان نباید از روی شواهد ظاهری زود نتیجهگیری کند چرا که در جهان امروز نشانهها میتوانند فریبنده باشند.