رمان خارجی

تحقیر و توهین شده‌ها

(Unizhennye i oskorblennye)

مردمان تهیدست و به معنی واقعی کلمه، بی‌چاره و بی‌نوای داستایفسکی، با همه بی‌نوایان نویسنده‌های دیگر، به ویژه نویسنده‌های اروپایی به کلی متفاوتند. درست است که گرسنگی سرمنشا همه شرارت‌ها، بدطینتی‌ها، فسادها، گمراهی‌هاست، اما تهیدستان داستایفسکی، در عین گرسنگی، فقر، بیماری و محرومیت‌ها، ویژگی‌های انسانی‌شان را از دست نداده‌اند، نه تنها به جان هم نمی‌افتند، بلکه احساس همدلی و ابراز همدردی نسبت به یکدیگر جزو سرشت‌شان است. در این داستان می‌بینیم شخصیت‌ها به رغم ظلم‌ها و بیدادگری‌هایی که تحمل می‌کنند، به رغم تحقیرها و توهین‌ها، باز هم انسان می‌مانند. آثار داستایفسکی علاوه بر جنبه‌های روان‌شناسانه و تجزیه و تحلیل دقیق ویژگی‌های روحی و اخلاقی آدم‌ها، ادعا نامه‌ایست علیه تفاوت طبقاتی و ظلم بی‌رحمانه‌ای که از سوی طبقات مرفه و دولت‌مردان به طبقه محروم و فرودست تحمیل می‌شوند.

پرویز شهدی
به‌سخن
9786009484447
۱۳۹۴
۵۰۴ صفحه
۱۴۴۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
فئودور داستایوفسکی
صفحه نویسنده فئودور داستایوفسکی
۷۰ رمان فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی نویسندهٔ مشهور و تاثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. سوررئالیست‌ها مانیفست خود را بر اساس نوشته‌های داستایوسکی ارائه کردند. اکثر داستان‌های وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی است، عصیان زده، بیمار و روان پریش. ابتدا، برای امرار معاش، به کار ترجمه پرداخت، و آثاری چون اوژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر شیلر را ترجمه کرد.
دیگر رمان‌های فئودور داستایوفسکی
ابله
ابله پرنس مویخکین، آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته، پس از اقامتی طولانی در سوئیس برای معالجه‌ بیماری، به میهن خود باز می‌گردد. بیماری او رسما افسردگی عصبی است ولی در واقع مویخکین دچار نوعی جنون شده است که نمودار آن بی‌ارادگی مطلق است. به علاوه، بی‌تجربگی کامل او در زندگی، اعتماد بی‌حدی نسبت به دیگران در وی پدید می‌آورد. مویخکین، ...
قمارباز
قمارباز طبق معمول اول پای کسب و کار در میان آمد. پولینا همین که دید پولی که به او داده‌ام هفتصد گولدن بیشتر نیست، اوقاتش تلخ شد. اوقاتش تلخ شد. به خودش اطمینان داده بود که جواهراتش را در پاریس کم‌کم هم که گرو می‌گذاشتم دو هزار گولدن می‌شد. گفت: صددرصد مقداری پول لازم دارم. باید هم به دستش بیاورم و الا ...
بیچارگان
بیچارگان بیچارگان، رمانی کوتاه در قالب مکاتبه، در زمستان 45-1844 نوشته و بازنویسی شد. در ماه مه داستایفسکی نسخه دست‌نویس رمان را به گریگاروویچ به امانت داد. گریگاروویچ دست‌نویس را نزد دوستش نکراسوف برد. هر دو با هم شروع به خواندن دست‌نویس کردند و سپیده‌دم آن را به پایان رساندند و ساعت 4 صبح رفتند داستایفسکی را بیدار کردند و برای ...
1 اتفاق نحس
1 اتفاق نحس
مشاهده تمام رمان های فئودور داستایوفسکی
مجموعه‌ها