عناوین برخی از عکس قصههای این کتاب
آن تابستان من، همسایهی من، نگرانی بابای من، خبط غمانگیز مامانبزرگ من، سفر کاری بابای من، لحظه ی قطعی من، وردست من، به صحنه رفتن من، من و مامان من، زن من، تجربه عشقی من
100 میدان (100 قصه از میدانهای 100 گانه نارمک)
نارمک تهران صد میدان دارد و هر میدان آن بیشمار قصه، من در این مجموعه از هر میدان یک قصه گفتهام.
کوپه اختصاصی (4 مکالمه) مجموعه داستان
«مکالمه» اصلاحیست - حالا برای من خاص - که برای فرمی از نوشتن به کار میبرم؛ و آن متنیست نوشته شده فقط با گفتگویی دو نفره که پایی در نمایشنامه دارد و پای دیگر در داستان. نمایشنامه است چون استوار است بر گفتگو و گفتگو قصه نمایشنامه را پیش میبرد، هر چند خودخواسته از دیگر امکانات نمایشنامهنویسی چشم پوشیده است؛ ...
جاده (4 مکالمه)
مرد: نگران نباش، خبری نیس!
زن: آخه همین هفته گذشته که تهران حسابی بارون اومد و طبق معمول همه چی به هم ریخت، میثم باید ساعت یک و نیم از سرویس پیاده میشد، ساعت یک و نیم هم گذشته بود، هنوز نیومده بود. من داشتم از دلواپسی میمردم. عوض اینکه وقتی بارون میآد همه گندا جمع بشه بره، بیشتر همه جا ...