مجموعه داستان خارجی

بی‌پایان

آن‌چه نویسندگان اشراف‌زاده به رایگان به دست می‌آورند، کسانی که در طبقه‌های پایین‌تر جامعه به دنیا آمده‌اند، با از بین رفتن جوانی کسب می‌کنند. سعی کن داستانی بنویس درباره مردی جوان، نوه یک برده که پیش از این شاگرد مغازه، خواننده دسته کر کلیسا و روزهای دانشجو بوده و تربیت شده تا سلسله‌ مراتب را محترم بداند و دست کشیش‌ها را ببوسد، افکار دیگران را بپرستد، برای هر قطعه نان شکرگزاری کند، شلاق بخورد، بدون کفش در زمستان در برف پیاده‌ راه برود و خود را برای تدریس به مدرسه‌ای برساند...

قو
9789641560869
۱۳۹۴
۱۱۴ صفحه
۷۳۶ مشاهده
۰ نقل قول
آنتوان چخوف
صفحه نویسنده آنتوان چخوف
۷۶ رمان آنتون پاولوویچ چِخوف داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس برجستهٔ روس است. هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. او را مهم‌ترین داستان کوتاه‌نویس برمی‌شمارند و در زمینهٔ نمایش‌نامه‌نویسی نیز آثار برجسته‌ای از خود به جا گذاشته‌است و وی را پس از شکسپیر بزرگترین نمایش نامه نویس میدانند. چخوف در چهل و چهار سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت. چخوف نخستین مجموعه داستان‌اش را دو سال پس از ...
دیگر رمان‌های آنتوان چخوف
زندگی من و 1 داستان دیگر
زندگی من و 1 داستان دیگر این گوشه‌ای از زندگی چخوف، نمایش‌نامه‌نویس و داستان‌سرای بی‌همتاست. آغاز جوانی اوست. از زندگی خشک و بی‌روح پدری که اسیر اوهام اشرافی است می‌گریزد، پی کارهای بدنی و رنگ کردن شیروانی می‌رود. این شهامت، در آن شهر کوچک، دختر اعیان‌زاده‌ای را شیفته او می‌‌کند. هر دو از شهر دل برمی‌کنند و به زندگی روستایی و کارهای تولیدی فلاکت‌بار پناه می‌برند... ...
مجموعه آثار چخوف 1 (7 جلدی)
مجموعه آثار چخوف 1 (7 جلدی)
دشمنان
دشمنان «عمر یک انسان از هر اندوه شخصی گران‌بهاتر است. من از شما تمنا دارم که شجاعت و شهامت به خرج بدهید، به نام انسانیت این تمنا را از شما می‌کنم.» کریلوف رنجیده گفت: «انسانیت از هر دو سو باید باشد، به نام همان انسانیت از شما خواهش می‌کنم که مرا با خود نبرید. خدایا، چه فکر عجیبی! من به زور سرپا ایستاده‌ام، ...
به سلامتی خانم‌ها (100 داستان و طنز کوتاه)
به سلامتی خانم‌ها (100 داستان و طنز کوتاه) ... شکسپیر می‌گه زن یه موجود پوچه، ولی به نظر من زن همه چیز ماست!... بدون زن، دنیا هیچ فرقی با ویلون‌زن بدون ویلون، مگسک بدون تفنگ یا سوپاپ بدون قره‌نی نداشت... ما به جرات می‌تونیم بگیم که هیچ مساعده‌ای برامون جای زن رو نمی‌تونه بگیره. از آقایون شاعر سوال می‌کنم: چه کسی الهام‌بخش شما بود... در اون شب‌های دلنشین ...
انگور فرنگی
انگور فرنگی چخوف نه با بیان صریح، بلکه به وسیله نمایش، ماجراها، ساختمان و موضوع داستان، به خواننده می‌گوید: چه ترسی داری از این که آدم با شخصیتی باشی؟ چرا در برابر زیردستان مغرور و بی‌اعتنا؟ آیا نیک‌بختی فقط در رتبه و سردوشی و جیب پر پول پنهان است؟ چرا باید با چنین حرص، چهاردست و پا به نردبان رتبه و عنوان ...
مشاهده تمام رمان های آنتوان چخوف
مجموعه‌ها