مجموعه داستان خارجی

سال اسپاگتی

(Schehknazde)

1971، سال اسپاگتی بود. در آن سال اسپاگتی می‌پختم تا زندگی کنم و زندگی می‌کردم تا اسپاگتی بپزم. بخار مواجی که از قابلمه آلومینیومی بلند می‌شد و صدای قل‌قل کردن سس گوجه ‌فرنگی که در حال جوش آمدن بود، به من حس خوبی می‌داد و سر حالم می‌کرد. از سوپرمارکتی که مخصوص غذاهای وارداتی بود، قابلمه‌ای آن‌چنان بزرگ خریدم که یک سگ ژرمن شپرد هم می‌توانست در آن حمام کند، یک تایمر مخصوص پخت غذا و ادویه‌ها و چاشنی‌هایی با اسم‌های عجیب و غریب هم خریدم. یک کتاب آشپزی مخصوص روش‌های پخت اسپاگتی خریدم و ده دوازده عدد گوجه فرنگی. بوی سیر، تره فرنگی و روغن سالاد همگی در هم می‌آمیخت و فضای آپارتمان تک خوابه مرا انباشته می‌کرد و جذب هر گوشه و کناری می‌شد. خانه انگار بوی فاضلاب‌های قدیمی را گرفته بود. در دوران اسپاگتی در سال 1971 اتفاق ویژه‌ای افتاد...

شهاب حبیبی
چلچله
9789649027050
۱۳۹۴
۱۵۶ صفحه
۴۸۷ مشاهده
۰ نقل قول
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
پس لرزه
پس لرزه اقتصاد کشور روزبه‌روز رونق بیش‌تری می‌گرفت و پول مردم از پارو بالا می‌رفت که ناگهان زلزله شد. زلزله برای شخصیت‌های پس‌لرزه، پژواکی از گذشته‌ای است که سال‌ها پیش مدفون کرده‌اند. ساتسوکی سی‌سال از عمرش را در نفرت از مردی به سر برده که او را از بچه‌دار شدن محروم کرده. آیا کینه سخت او بوده که فاجعه زلزله را به بار ...
کتاب‌خانه مرموز
کتاب‌خانه مرموز خیلی عجیب نیست، کتاب‌خانه‌ای که موراکامی تصمیم به توصیفش می‌گیرد، مرموز باشد. پس عجبی نیست، دیدن کتابی از موراکامی درباره کتاب‌خانه‌ای مرموز و تو‌در‌تو. عجبی هم نیست تماشای پسربچه‌ای که گیر می‌افتد و به فکر فرار می‌افتد. عجیبش در این است که پسربچه‌ای کنجکاو چه‌طور می‌تواند خودش را از این هزارتوی مرموز رها کند و سلامت به مقصد برساند. به ...
1 عضو غیروابسته
1 عضو غیروابسته «من اون‌قدر دوستش دارم که تمام چیزایی که تا حالا برام لذت‌بخش بودن، دیگه در نظرم خسته‌کننده و مسخره‌ان؛ دیگه دلم نمی‌خواد ورزش کنم؛ حوصله ندارم برم لباس بخرم؛ حتی می‌ترسم بشینم پشت پیانو، درش رو باز کنم؛ دیگه میلی به غذا خوردن ندارم؛ ساکت می‌شینم و فقط نگاه می‌کنم. اگر قلب اون بزنه قلب من هم این‌جا می‌زنه؛ درست ...
گربه‌های آدمخوار (مجموعه داستان کوتاه)
گربه‌های آدمخوار (مجموعه داستان کوتاه) ساده و سرراست اینکه به نظرم رمان نوشتن کشمکش است و نوشتن داستان کوتاه سرخوشی. رمان نوشتن شبیه جنگل‌کاری است و نوشتن داستان کوتاه مثل ایجاد باغ. این دو روند یکدیگر را تکمیل می‌کنند و چشم‌انداز کاملی ارائه می‌دهند که ذی‌قیمت است و برگ و بار سبز درختان سایه‌ دل‌انگیزی بر زمین می‌اندازند و باد لابه‌لای برگ‌هایی خش‌خش می‌کند که ...
جایی که شاید پیدایش کنم
جایی که شاید پیدایش کنم داستان جایی که شاید پیدایش کنم روایت زنی‌ست که با مراجعه به یک کارآگاه خصوصی خبر از ناپدید شدن همسرش می‌دهد و این اتفاق مانند دیگر داستان‌های موراکامی موقعیتی‌ست تا او از جزئیات روزمره زندگی به لایه‌های زیرین زندگی انسان نقب بزند.
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها