مجموعه داستان خارجی

پزشک دهکده (مجموعه داستان کوتاه)

(Ein landarzt)

خواننده این مجموعه بی‌تردید با داستان‌هایی مواجه خواهد شد که از هر جهت تفسیر یا تشریح می‌طلبد.

خوارزمی
2500110035018
۱۳۹۴
۹۶ صفحه
۴۶۴ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
فرانتس کافکا
صفحه نویسنده فرانتس کافکا
۴۲ رمان آثار کافکا ـ که با وجود وصیت او مبنی بر نابود کردن همهٔ آنها، اکثراً پس از مرگش منتشر شدند ـ در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار می‌آیند. مشهورترین آثار کافکا داستان کوتاه مسخ (Die Verwandlung) و رمان محاکمه و رمان ناتمام قصر (Das Schloß) هستند. به فضاهای داستانی که موقعیت‌های پیش پا افتاده را به شکلی نامعقول و فراواقع‌گرایانه توصیف می‌کنند ـ فضاهایی که در داستان‌های کافکا زیاد پیش می‌آیند ـ کافکایی می‌گویند. کافکا در یک خانوادهٔ آلمانی‌زبان ...
دیگر رمان‌های فرانتس کافکا
یادداشت‌ها
یادداشت‌ها همه ویژگیهای شخصیت جذاب و وقایع زندگی پر شور و سودای کافکا در این کتاب بازتاب یافته است. در این یادداشت‌ها که بخش اصلی زندگی‌اش، از 1910 تا 1923 را در بر می‌گیرد، بسیاری از اندیشه‌های ادبی، قطعات کوتاه نمایشی، رویاها و کابوس‌ها، آغاز یا بخش‌هایی از داستان‌ها و رمان‌هایش را آورده و حوادث کوچک و بزرگ زندگی‌اش را، گاه ...
مسخ
مسخ رساترین تعریفی که می‌توانیم از هنر به دست دهیم این است: زیبایی به اضافه دریغ. هر جا زیبایی هست، دریغ هم هست، به این دلیل ساده که زیبایی محکوم به فناست. زیبایی همیشه می‌میرد، وقتی ماده بمیرد، رفتار هم می‌میرد، وقتی فرد بمیرد، جهان هم می‌میرد. اگر کسی مسخ کافکا را چیزی بیش از یک خیالپردازی حشره شناسانه بداند، به ...
محاکمه
محاکمه خواندن کافکا به نگریستن در آینه‌های کوژ و کاو می‌ماند. یافتن آنچه در ذهن غریب او می‌گذرد دشوار است. در پس واژه‌های ساده و جمله‌ها و عبارات ساده و بی‌تکلیف اما با وسواس انتخاب شده او چه اوهام و اندیشه‌هایی نهفته است؟ استاروبینسکی، منتقد سوئیسی می‌گوید: «فرانتس کافکا، آن‌طور که به نظر ما می‌آید، انسانی است دچار دردی عجیب... انسانی ...
بلوم فلد عزب میان‌سال
بلوم فلد عزب میان‌سال ضمن اینکه به زودی توپ‌ها خسته خواهند شد، به زیر کمد خواند غلتید، و آرام خواهند گرفت. بلوم فلد، به رغم نتیجه‌گیری، با عصبانیتی خاص توپ را به زمین می‌کوبد. عجیب این است که رویه نازک و تقریبا شفاف آن توپ سلولزی به زمین که می‌خورد نمی‌شکند و توپ‌ها بدون لحظه‌ای توقف،‌ جست و خیز کوتاه و هم ‌آهنگ خود ...
هنرمند گرسنه
هنرمند گرسنه هراس، تیره بختی است. اما شهامت را نمی‌توان نیکبختی دانست؛ نهراسیدن سعادت است.
مشاهده تمام رمان های فرانتس کافکا
مجموعه‌ها