رمان خارجی

شرکای جرم

(Paptners incrime)

خانم برسفورد روی نیمکت تکانی به خودش داد و با ناراحتی از پنجره آپارتمان نگاهی به بیرون انداخت. چشم‌انداز وسیعی نبود، فقط چند آپارتمان دیگر در آن طرف خیابان دیده می‌شد. آهی کشید و بعد دهن‌دره کرد و گفت: کاش اتفاقی بیفتد. همسرش نگاهی سرزنش‌باری بهش کرد و گفت:مراقب باش، تاپنس. این علاقه شدیدت به هیجان مرا می‌ترساند...

هرمس
9789643639303
۱۳۹۴
۲۹۰ صفحه
۷۹۵ مشاهده
۰ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
آخرین جلسه احضار ارواح
آخرین جلسه احضار ارواح برای تصمیم‌گیری فقط یک ثانیه فرصت داشت... در مقابل دیدگان وحشت‌زده افرادی که در سمت دیگر سکوی قطار بودند. فاصله زمان زیادی بین افتادن پسرو پریدن مردی بعد از او و بعد هم ظاهر شدن قطاری که با شتاب از پیچ تونل می‌پیچید و قدرت کافی نداشت به موقع توقف کند. وجود نداشت.
شاهد خاموش
شاهد خاموش دکتر تانیاس با بغضی در گلو گفت: یک شب می‌خواست به من قرص خواب بدهد. چهره‌اش طوری بود که ترسیدم. قرصها را دور ریختم. آن وقت بود که به این نتیجه رسیدم که مشکل روانی دارد. بهتر است هنوز هم این طور خیال کنید که مشکل روانی داشته. واقعیت قضیه هم همین است. ولی از لحاظ حقوقی فرق می‌کند. چون می‌فهمید ...
موج‌سواری
موج‌سواری در زندگی هر آدمیزادی موجی است، که اگر آن را موقع مد دریابد و بر آن سوار شود قرین مکنت و نیک‌بختی می‌شود ولی اگر از آن غفلت کند در سفر زندگی اسیر گرداب نکبت و شوربختی خواهد شد. همه ما در چنین دریای پهناوری شناوریم، پس باید به موقع آن موج را بشناسیم و بر آن سوار شویم وگرنه ...
قتل در خانه کشیشی (مجموعه داستان‌های آگاتا کریستی)
قتل در خانه کشیشی (مجموعه داستان‌های آگاتا کریستی) اسم من لئونارد کلمنته و کشیش روستای کوچکی به اسم سنت مری مید هستم. این کلنل پروثرو چه پیرمرد عقب‌مونده‌ایه! واقعا! هیچ‌کس ازش خوشش نمیاد! دنیس، گریزلدا، این چه طرز حرف زدنه؟! ببخشید عمو جان! ...
راز مرگ خانم جونز (ماجراهای دوشیزه مارپل)
راز مرگ خانم جونز (ماجراهای دوشیزه مارپل) بر روی سنگفرش پیاده‌رو، جایی که نور خورشید بر آن تابیده بود، جلوی در ورودی پالها رویت آرمز را خون‌آلود کشیده بودم. این‌طور به نظر می‌رسید که به طرز عجیبی ذهن من توانسته چنین تصویری را ناخودآگاه از طریق دستم بکشد، اما همان‌طور که دوباره به مسافرخانه نگاه کردم، دومین شوک به من وارد شد. دست من دقیقا چیزی را ...
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها