از نخستین روزی که چشمم به چشمان سیاهت افتاد، دریافتم راه عشق راه بیپایانی است که در آن جز باختن چارهای نیست و هر زمان که دلت تسلیم جاذبه عشق شود، لحظهای است بس خوش و زیبا. زیرا که در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. روزی که نزدم آمدی و گفتی که با اشک چشمانت بذر عشق را در دلت آبیاری کردهای، باورت کردم، اگرچه میدانستم چون شمع هم روشنگری و هم سوزنده دل. و از آن روز بود که غم طوقی شد و بر گردنم افتاد...