مجموعه داستان خارجی

میان فنجان‌های قهوه (داستان‌های کوتاه از نویسندگان روز جهان)

داستان‌های مجموعه ”میان فنجان‌های قهوه“ از میان ده‌ها داستان برچین و ترجمه شده‌اند و ملاک انتخاب این آثار محتوای ادبی غنی، تنوع مضامین، قوت تکنیکی اثر و جدید بودن داستان‌ها بوده است. این مجموعه ده داستان را از ده نویسنده معاصر (اورهان پاموک، سام شپرد، آلیس مونرو، توبیاس وولف، گیلرمو مارتینز، جولین بارنز، جورج ساندرز، دیوید فاستر والاس، نادین گوردیمر و جویس کرول اوتس) در بر می‌گیرد. نویسندگان این داستان‌ها هر یک به نوعی دارای شهرت و محبوبیت هستند و داستان‌های این مجموعه هر یک به نوعی بازنماینده رنج‌ها و استقامت‌های انسان‌ها در شرایط مختلف که آمیخته با مفاهیمی نظیر تنهایی، سرگردانی، رنج، مبارزه، عصیان، شور و غیره هستند به تصویر می‌کشند...

9786006792439
۱۳۹۵
۱۹۶ صفحه
۲۱۶ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
بهترین داستان‌های جهان (قرن 19 و 20 استادان کهن سنت‌گرایان) مجموعه داستان
بهترین داستان‌های جهان (قرن 19 و 20 استادان کهن سنت‌گرایان) مجموعه داستان بررسی فرهنگ‌های پیش از دوران کتابت نشان می‌دهد که همه آن‌ها از سنت داستان‌گویی شفاهی برخوردار بوده‌اند. بنابراین داستان از زمان پیدایش انسان وجود داشته است. به یقین قدمت داستان‌گویی پیرامون آتش قبایل اولیه به هزاران سال می‌رسد. از یک نظر می‌توان گفت داستان هم‌زاد آدمی است. نمونه‌های آن‌چه ما در داستان کوتاه می‌خوانیم در پاپیروس‌های مصر کهن که ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
عابر پیاده
عابر پیاده کتاب حاضر مجموعه‌ای از بهترین و خواندنی‌ترین داستان‌های کوتاه از نویسندگان جهانی است. نویسندگانی که همه خوانندگان داستان‌های کوتاه آن‌ها را به عنوان آثاری ماندگار ستوده‌اند.
زنی که منم نامش زهراست
زنی که منم نامش زهراست مه نشسته بود میان نخل‌ها. دمدمه‌های صبح بود که تو می‌خواستی بیایی دست زنی را که من بوده‌ام بگیری. از میان آب‌های هور ببری. از دود آتش دور کنی. طافت طاق شده بود و آنقدر تیز آمدی که گوشه لباس بلند سفیدت که سرخ شده نمی‌بینی، نمی‌بینی که زخمی شدی و ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها