رمان خارجی

شخصیت‌های اصلی این رمان زن و مردی سالخورده‌اند که اندکی پس از مرگ همسران خود با هم آشنا می‌شوند و بعد از چند دیدار کوتاه ازدواج می‌کنند بی‌آن‌که شناختی از یکدیگر داشته باشند یا متوجه تفاوت‌های طبقاتی و فرهنگی‌شان باشند. سیمنون ساز و کار روانی‌ای که دو تن را به نفرت سوق می‌دهد استادانه ترسیم کرده است، اما آیا کل رابطه این دو نفر در این نفرت خلاصه می‌شود؟ این چیزی است که خواننده با مطالعه کتاب درخواهد یافت. گربه از نوشته‌های پلیسی سیمنون نیست. خواننده در این رمان با نویسنده‌ای رو به رو می‌شود که انگار با گوشت و پوستش آن‌چه را نوشته تجربه کرده است.

نیلوفر
9789644486388
۱۳۹۵
۲۰۸ صفحه
۹۰۳ مشاهده
۰ نقل قول
ژرژ سیمنون
صفحه نویسنده ژرژ سیمنون
۴۹ رمان ژرژ ژوزف کریستین سیمنون در ۱۳ فوریه سال ۱۹۰۳ در شهر لیژ (Liége)بلژیک به دنیا آمد. پدرش دزیره در یک شرکت بیمه حسابدار بود. ژرژ در سال های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۴ در مدرسه سن آندره به تحصیل پرداخت و با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ به کالج سن لویی رفت که دبیرستانی تحت نظارت ژزوئیت ها بود. تا پیش از ۱۹۱۸ به مشاغل مختلفی از جمله شاگردی در کتابفروشی پرداخت، اما در ژانویه آن سال در پی بیماری پدرش ...
دیگر رمان‌های ژرژ سیمنون
مرگ در پاریس
مرگ در پاریس پیرمرد کوتاه قد ریش‌بزی، دوباره پس‌پسکی از تاریکی مکان سرپوشیده بیرون آمد. او به چپ و راست خود نگاه می‌کرد و دست‌های خود را حرکت می‌داد تا کامیون سنگینی را که راهنمایی می‌کرد، به طرف خود هدایت کند: دست‌هایش علامت می‌داد:- کمی به راست... ایست... حالا مستقیم... آرام‌تر... به چپ... حالا فرمان را برگردان... و کامیون که از پیرمرد عقب‌تر مانده ...
پی‌یتر لتونی
پی‌یتر لتونی هر نژادی بوهای خودش را دارد که نژادهای دیگر از آن متنفرند. سربازرس مگره پنجره را باز کرده بود و پیوسته پیپ می‌کشید، ولی بوهای مبهم هم‌چنان ناراحتش می‌کرد.
مگره و سایه پشت پنجره
مگره و سایه پشت پنجره جسد همچنان تنها، سر بر روی نامه‌های پراکنده، در دفتر کارش بود. ناگهان صدای فریادی از طبقه دوم به گوش رسید. صدای فریادی گوش‌خراش، مثل کسی که نومیدانه کمک می‌طلبد. ولی زن سرایدار خم به ابرو نیاورد و ضمن باز کردن در اتاقش، آهی کشید و گفت: «خب...! بازم زنکه دیوونه...»
مگره و جسد بی‌سر
مگره و جسد بی‌سر امر کالاس مرده بود و مسلما دست به خودکوشی نزده بود. بنابراین کسی ضربه منجر به مرگ را بر او وارد کرده و سپس جسدش را قطعه قطعه کرد بود. مگره احتمالا تمام عمر از قاضی کاملیو کینه به دل خواهد گرفت...
مشاهده تمام رمان های ژرژ سیمنون
مجموعه‌ها